پديد آورندگان :
حيدرپور ، نصرت اله - گروه مكانيزاسيون كشاورزي , حيدرپور ، نصرت اله - گروه مكانيزاسيون كشاورزي , بهرامي ، هوشنگ - گروه مهندسي بيوسيستم , بهرامي ، هوشنگ - گروه مهندسي بيوسيستم , منصوري ، يعقوب - گروه مهندسي بيوسيستم , منصوري ، يعقوب - گروه مهندسي بيوسيستم , حجتي ، سعيد - گروه علوم و مهندسي خاك , حجتي ، سعيد - گروه علوم و مهندسي خاك
چكيده فارسي :
يكي از روش¬هاي مؤثر براي مطالعه و شناسايي پتانسيل اراضي كشاورزي، پهنه¬بندي آن¬ها است. در اين تحقيق به¬منظور امكان¬سنجي تعيين نواحي كاشت محصولات گندم (Triticum aestivum L.) و كلزا (Brassica napus L.) در حوضه مارون استان خوزستان كه يكي از مهم‌ترين استان¬هاي توليدكننده محصولات كشاورزي است، از برنامه سيستم اطلاعات جغرافيايي استفاده گرديد. ازاين¬رو تمام لايه¬هاي اطلاعاتي زراعي بوم¬شناختي شامل اقليم (دما و بارش)، توپوگرافي (شيب و ارتفاع)، خاك (بافت، pH، شوري و كربن آلي) به همراه پتانسيل منابع آبي، پس از وزن¬دهي با روش تحليل سلسله مراتبي در محيط سيستم اطلاعات جغرافيايي تهيه و مطابق با نيازمندي¬هاي محيطي محصولات گندم و كلزا، بر اساس دستورالعمل فائو، طبقه¬بندي شدند. لايه¬هاي همپوشاني شده به‌عنوان معياري براي قضاوت در خصوص تناسب اراضي براي محصولات گندم و كلزا لحاظ گرديد و نقشه¬هاي حاصل از آن¬ها بر اساس معيارهاي موجود و دستورالعمل فائو در پنج طبقه بسيار مناسب، مناسب، تناسب متوسط، تناسب كم و نامناسب طبقه¬بندي شدند. نتايج نشان داد كه 4/7 و 8/9 درصد از كل سطح اراضي موجود در محدوده مطالعاتي، به¬ترتيب در طبقات بسيار مناسب و مناسب براي كاشت هر دو محصول قرار گرفتند. در حالي‌كه 2/57 درصد از كل اراضي در طبقات تناسب متوسط و تناسب كم و 6/25 درصد باقيمانده نيز در طبقه نامناسب واقع شدند. در اين طبقه¬بندي عوامل شوري خاك و دسترسي به منابع آب (بارش و پتانسيل منابع آبي)، عوامل محدودكننده اصلي بودند. اين نتايج مي¬تواند به سياست¬گذاران، براي طراحي الگوي كشت مناسب در جهت حاصلخيزي خاك، كمك نمايد.
