عنوان مقاله :
بررسي واژههاي «يذبحون»، «صفوان»، «نُكسُوا»، «يخادعون»، «سفهاء»، «يَصطَرِخُون» و «حطه» بر اساس تجزيه آحاد واژگان
پديد آورندگان :
شريفي ، محمد دانشگاه مازندران , بيگي يارولي ، هوشنگ دانشگاه مازندران
كليدواژه :
قرآن كريم , ترجمه , تجزيه به آحاد , مترجمان
چكيده فارسي :
ترجمه، بازسازي يك كلام در زبان ديگر است، به طوري كه تمام معاني و مقاصد صاحب كلام در زبان مقصد بازگو شود. از اين رو، متن ترجمه، آيينه تمامنماي متن اصلي است. مهمتريم مسئله در ترجمه، رعايت اصلي است كه مترجم براي جايگزني معادل واژهها بايد در دستور كار خود قرار دهد، به طوري كه متن ترجمه، برابر و همسان متن مبدأ باشد. توجه به مؤلفههاي مختلف معنايي واژه، امري كاملاً ضروري است. هرچند در پارهاي از موارد شايد نتوان عملاً به اين مقصود دست يافت، اما بايد براي يافتن نزديكترين و دقيقترين معادل، نهايت تلاش خود را بهكار بست. هدف از اين مقاله، پاسخ به اين پرسش است كه آيا مترجمان كلام وحي، هنگام ترجمه به اجزا و عناصر تشكيلدهنده و مؤلفههاي معناي واژههاي قرآن در فرايند ترجمه، توجه و دقت داشتهاند و در ترجمههاي خود، آن را منعكس كردهاند يا نه؟ از اين رو، در اين مقاله، نگارندگان ترجمه برخي از مترجمان را بر اساس كتب لغت و تفسير نقد و بررسي ميكنند. بررسي ترجمههاي ارائهشده بر اساس هفت واژه قرآن كريم از برخي آيات كلام وحي، نشاندهنده نبودِ توجه كافي مترجمان به اصل واژهيابيدقيق و نيز لحاظ نكردن مؤلفههاي معنايي زبان مبدأ است. همچنين، عموم مترجمان از لايهها و طبقات معنايي كه در الفاظ كلام وحي نهفته است، غفلت ورزيدهاند.