عنوان مقاله :
تاملي در آرايش نيروهاي اجتماعي و تحول گفتمانهاي هويت قومي در بلوچستان ايران
عنوان به زبان ديگر :
Investigating the Composition of Social Forces and the Evolution of Ethnic Identity Discourses in Balochistan, Iran
پديد آورندگان :
نادري، احمد دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي , روستاخيز، بهروز دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي , فياض، ابراهيم دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي , حسين بر، محمدعثمان دانشگاه سيستانوبلوچستان - گروه علوم اجتماعي
كليدواژه :
گفتمانهاي هويتي , هويت قومي , بلوچ و بلوچستان
چكيده فارسي :
تامل در آرايش نيروهاي اجتماعي و جريانهاي انديشهاي گوناگون كه در هر جامعه قومي، چشمانداز هويتي ويژهاي را توسعه ميدهند، تاييدگر اين نكته است كه امر قومي بهطور عام و مسئله هويت قومي بهطور خاص، پديدهاي اجتماعي است كه ميتواند زمينهساز مناقشههاي اساساً گفتماني باشد. پژوهش حاضر برمبناي چنين دركي و با توجه به ضرورت فهم گوناگوني انديشههايي كه در مورد مسئله قوميت و هويت قومي در بلوچستان ايران، بهويژه در دوران معاصر، وجود داشته و دارد، سازمان يافته است. اين پژوهش كيفي با استفاده از مجموعهاي از تكنيكها، بهويژه با تاكيد بر روششناسي تاريخي، مطالعات كتابخانهاياسنادي، و نيز تاملات ميداني، پس از طرح بحثي نسبتاً مفصل در مورد ساختار و سازمان اجتماعي بلوچهاي ايران، نخست به ارائه نوعي دستهبندي از نيروها و گروههاي اجتماعي مطرح در جامعۀ موردمطالعه پرداخته و سپس، بر اين مبنا، بحثي را دربارۀ گفتمانهاي رقيب در آن ارائه كرده است. يافتهها نشان ميدهد كه تاثيرگذارترين گروههاي اجتماعي مطرح در سپهر سياسي و اجتماعي بلوچستان بهويژه در يك سده اخير عبارت بودهاند از: 1) سردارها، خوانين و اشرافيت سنتي؛ 2) نخبگان قومي ناسيوناليست و مليگرا؛ 3) روحانيون، مولويها و فعالان مذهبي؛ 4) روشنفكران و فعالان مدني تجددگرا. بهنظر ميرسد كه هريك از اين گروهها، در چارچوب و فضاي انديشگاني ويژهاي فعاليت ميكند؛ در مقاله حاضر، اين موضوع با ارائه چهار دستۀ گفتماني، بررسي شده است: 1) گفتمانهاي خودمحور و قومگرايانه؛ 2) گفتمانهاي ناسيوناليستي و مليگرايانه؛ 3) گفتمانهاي سياسياجتماعي مذهبمحور؛ 4) گفتمانهاي سياسياجتماعي بازانديشانه.
چكيده لاتين :
The main purpose of this research is first to provide a sort of forces and social groups’ categorization in the Balochistan community and, in the following, discourses that can be deduced from the activities of these groups. The present research is fundamentally, within the framework of a kind of historical-genealogical methodology. Findings show that especially in the last century and among social groups in political and social discourses of Balochistan, the most influential ones included: 1) Commanders, khans and the traditional aristocracy; 2) Ethnic nationalist and national elites; 3) clerics, Molavies and religious activists; 4) intellectuals and modernist civil activists. It seems that each of these groups act in a special thinking context and space; this issue is discussed in the present article, following the presentation of four discourses: 1) Self-centered and ethnocentric discourses; 2) nationalist discourses; 3) socio-political religious-oriented discourses; 4) Reformative socio-political discourses.
عنوان نشريه :
تحقيقات فرهنگي ايران
عنوان نشريه :
تحقيقات فرهنگي ايران