عنوان مقاله :
سندرم متابوليك و معيار هاي آن در پرسنل شبكه بهداشت و درمان شهرستان بابلسر-سال 1391
عنوان به زبان ديگر :
Prevalence of Metabolic Syndrome and Its Related Criteria in Health Network Personnel in Babolsar, 2012
پديد آورندگان :
موسوي، علي دانشگاه علوم پزشكي مازندران , بيگلري، احمد دانشگاه علوم پزشكي مازندران , ريحانيان، مهدي دانشگاه علوم پزشكي مازندران
كليدواژه :
سندرم متابوليك , سندرم X , مقاومت به انسولين , ATPIII
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: سندرم متابوليك يا سندرم X واژهاي است كه به مجموعهاي از ناهنجاريهاي متابوليك شامل مقاومت به انسولين، هيپرتانسيون، ديس ليپيدمي، چاقي مركزي يا احشايي اطلاق ميشود. به دليل شيوع بالا و افزايش خطر ابتلا به بيماريهاي آترواسكلروتيك و مرگ و مير در سندرم متابوليك، مطالعه حاضر با هدف بررسي شيوع اين سندرم در ميان كاركنان شبكه بهداشت و درمان شهرستان بابلسر انجام گرفت. مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصيفي– مقطعي است كه بر روي كليه كاركنان شبكه بهداشت و درمان شهرستان بابلسر (134 نفر) انجام گرفت. جهت محاسبه شيوع، از آزمون معنيدار كاي دو براي مقياسه نسبت در گروهها استفاده شد. شيوع سندرممتابوليك بر اساس معيارهاي ATPIIIو IDF بررسي شد. يافتهها: در اين تحقيق شيوع سندرم متابوليك 9 درصد (12 نفر) بوده است. ميانگين سني 7/28±39/8 سال بود. مردان بيش تر از زنان (13.5 درصد در برابر 6.1 درصد) مبتلا ميباشند. استنتاج: با توجه به عوارض اين سندرم نظير ابتلا به بيماريهاي كارديوواسكولار و ديابت تيپ2، برنامههاي غربالگري بايد در ايران در گروه سني 30 سال و بالاتر در نظر گرفته و اجرا گردد. يافتههاي مطالعه بر شيوع بالاي سندرم متابوليك در مردان كارمند دلالت دارد. با مديريت صحيح و اعمال روشهاي آموزشي و برنامههاي غربالگري ميتوان مرگ و مير و عوارض ناشي از بيماريهاي قلبي و عروقي و ديابت نوع دوم را در اين گروه به تاخير انداخت.
چكيده لاتين :
Background and purpose: Metabolic syndrome or X syndrome is a term that refer to a set of metabolic abnormalities including insulin resistance, hypertension, dyslipidemia and central or visceral obesity. There is a high prevalence and increased risk of atherosclerotic disease and mortality. This study was designed to investigate the prevalence of metabolic syndrome in Health Network personnel in Babolsar. Materials and methods: A cross-sectional study was conducted consisting of all the staff (n= 134) in Babolsar Health Network, 2012. Data was analyzed applying qui square test in SPSS. The prevalence of metabolic syndrome was investigated using ATP III and IDF criteria. Results: The prevalence of metabolic syndrome was 9% (12 people) and their mean age was 39.8 + 7.28. This prevalence was found to be more in men. Conclusion: Metabolic syndrome could have many complications including cardiovascular diseases and type 2 diabetes. Therefore, screening programs are required in Iran in people aged >30 years. High incidence of metabolic syndrome in male staff calls for more attention on appropriate management and providing effective training to reduce the rate of mortality and morbidity due to cardiovascular diseases and type II diabetes in this group.
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران
عنوان نشريه :
مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران