مقايسۀ اثربخشي روش آموزش مستقيم و آموزش چندرسانه‌ اي بر بهبود شش نوع املا

املا يكي از موضوع‌ها و مهارت‌هاي تحصيلي است كه خلاقيت در آن جايي ندارد و فقط الگويي است كه تركيب، ترتيب، اندازه و تعداد حروف و علامت‌ها به عنوان صورت صحيح كلمه در آن پذيرفته مي‌شود. كودكان داراي اختلال املا بيشتردر اين الگوها مشكل دارند. روش‌هاي زيادي براي درمان اختلال مورد نظر وجود دارد. اين پژوهش با هدف مقايسۀ اثربخشي روش آموزش مستقيم و آموزش چند رسانه اي بر شش نوع اختلال املا انجام شده است. روش پژوهش از نوع پژوهش هاي آزمايشي با پيش آزمون و پس آزمون و گروه كنترل است. پس از تهيۀ ابزارهاي لازم براي اين پژوهش يعني نرم افزار آموزش املاي ساخته شدۀ خوش خلق و آزمون املاي كريمي (1389) و آزمون هوش وكسلر، كودكان 8 تا 16 سال، تعداد 39 نفر دانش آموز دختر پايۀ سوم ابتدايي با روش نمونه گيري چند مرحله اي از بين مدارس شهر سمنان انتخاب شدند و به صورت تصادفي در سه گروه 13 نفري جايگزين شدند. يك گروه، تحت اجراي متغير مستقل آموزش مستقيم و گروه دوم، تحت اجراي متغير مستقل آموزش چندرسانه اي قرار گرفتند و گروه گواه، آموزشي دريافت نكرد. پس از جمع آوري نمره‌هاي املاي دانش‌‌آموزان هر سه گروه در پيش آزمون و پس آزمون داده‌ها به روش تحليل كوواريانس چند متغيره تحليل گرديد. نتايج نشان داد كه آموزش مستقيم و آموزش چند رسانه‌‌اي نسبت به گروه كنترل به طور معناداري بر بهبود اختلال املا اثربخش بوده است. در عين حال آموزش چند رسانه‌‌اي در كاهش غلط‌هاي نوع حافظۀ توالي ديداري و تميز ديداري دقت اثربخش تر از آموزش مستقيم بوده و آموزش مستقيم نيز در كاهش غلط‌هاي نوع آموزشي، دقت، جا انداختن و نارسانويس اثربخش تر از آموزش چند رسانه‌‌اي بوده است.