شماره ركورد :
1085795
عنوان مقاله :
بررسي جامعه شناختيِ ماجراي دسيسۀ بوسهل زوزني در باب آلتونتاش خوارزمشاه از تاريخ بيهقي
پديد آورندگان :
پور رستگار ، امير دانشگاه شيراز , كرمي ، محمدحسين دانشگاه شيراز
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
33
تا صفحه :
52
كليدواژه :
نظريۀ سرمايۀ اجتماعي , رابرت پاتنام , بي اعتمادي , مشاركت اجتماعي , آلتونتاش خوارزمشاه , بوسهل زوزني
چكيده فارسي :
نگرش جامعه شناختي به ادبيات با تكيه بر اثري تاريخي – ادبي، موضوع نوشتار حاضر است. بنيادِ نقد اجتماعي بر اين فكر استوار است كه اثر ادبي همواره محصول و مولود حيات اجتماعي است و ادراك درست و دقيقِ آن جز با دريافتِ دلايل و نتايج حوادث اجتماعي، ميسّر نيست. توانايي هاي نهفته اي كه در روابط افراد جامعه است و باعث قوام اجتماع مي شود، در اين هنگامۀ «پدريان و پسريان»، با فاصله گرفتن از يك ايدئولوژي واحد و خلقِ كنش هاي منفي، منجر به زوالِ هنجارها و پيوند هاي مشترك اجتماع مي شود. آنچه بيهقي از دوران مسعود غزنوي توصيف مي‌كند،كينه كشي، فروگيري و بي اعتمادي است. مشاركت افراد غالباً در چنين جوّي، منجر به بند كشيدن كارگزاران و تضعيف روحيۀ دلسوزان حكومت مي شود، به طوري كه اجتماع، با ايجاد و اعمالِ دسيسۀ كينه جويان و تأييد پادشاه، رو به قهقرا و زوال مي رود. براي تبيينِ گفتار خويش، از نظريۀ سرمايۀ اجتماعيِ رابرت پاتنام استفاده كرده ايم. براين اساس، سرمايۀ اجتماعي را در سه بعدِ اعتماد اجتماعي، مشاركت اجتماعي و حمايت اجتماعي در«ماجراي دسيسۀ بوسهل زوزني در باب آلتونتاش» بررسي و تحليل كرده ايم. تمام نشانه و نمونه هاي ذكر شده از ماجرا، ديدگاه پاتنام را اين گونه تثبيت مي كند كه روابط درون گروهي دربار غزنوي، بر اساس كاركردهاي منفعت طلبانه و بي اعتمادي پيش مي رود. آنچه از اين ماجرا به دست مي آيد، اعتمادسوزي، مشاركت منفي، افزايش احساس نا امني و افول سرمايۀ اجتماعي است.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي
عنوان نشريه :
نثر پژوهي ادب فارسي
لينک به اين مدرک :
بازگشت