بررسي چسبندگي حق‌الزحمه‌هاي حسابرسي و عوامل ساختاري موثر بر انحراف حق‌الزحمه‌هاي حسابرسي از مدل استاندارد

مشكلات نمايندگي در نتيجه تضاد منافع، ميان مديران و سهامداران ايجاد مي شود. در اين ميان، حسابرسي راهكاري كارآمد براي محدود كردن اختيارات مديران در روابط قراردادي محسوب مي شود. اين نوشتار، بررسي چسبندگي دستمزدهاي حسابرسي، تعديلات مربوط به تفاوتهاي افزايشي و كاهشي آن در بلند مدت و عوامل ساختاري موثر بر انحراف حق الزحمه هاي حسابرسي از مدل استاندارد آن شامل: بيش اطميناني مديريت و پاداش هيات مديره مي پردازد. به همين منظور، نمونه اي متشكل از 134 شركت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براي دوره زماني 1386 تا 1394 انتخاب شده است. آزمون فرضيه هاي پژوهش به كمك مدل رگرسيوني داده هاي تركيبي صورت گرفته است. نتايج نشان مي دهد ميزان افزايش در هزينه هاي حسابرسي، هنگام انتظار افزايش در آن، بيشتر از ميزان كاهش در هزينه حسابرسي، هنگام انتظار كاهش در آن است كه به معناي چسبنده بودن هزينه حسابرسي است علاوه بر اين، چسبندگي حق الزحمه هاي حسابرسي از يك روند مشخص تبعيت نمي كند و در دوره هاي زماني بلندمدت تغيير ميكند. همچنين نتايج حاكي از آن است كه بيش اطميناني مديران و پاداشهاي هيات مديره، انحراف از مدل استاندارد حق الزحمه حسابرسي را افزايش مي دهد و باعث افزايش شدت چسبندگي (رو به بالا) دستمزدهاي حسابرسي خواهد شد. lt;br / gt; lt;strong gt;  lt;/strong gt;