عنوان مقاله :
تحليل حقوقي مناسبات دولت و محيط زيست در گذار به دولت سبز
پديد آورندگان :
نيكخواه ، وحيد دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده حقوق و علوم سياسي , ويژه ، محمد رضا دانشگاه علامه طباطبايي - دانشكده حقوق و علوم سياسي , رمضاني قوام آبادي ، محمد حسين دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده حقوق
كليدواژه :
حاكميت , دولت سبز , محيط زيست , حقوق بشر
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: ملاحظه سوابق تحقيقي در اين خصوص بخوبي آشكار مي سازد كه دولت سبز به عنوان مفهومي نو در تحولات دولت هنوز در دكترين حقوقي به درستي وارد نشده است و خلا تئوري پردازي در اين خصوص در جهان و در كشور ايران محسوس است. هرچند حوزههاي متنوعي از حقوق محيط زيست و نيز دولت زيست محيطي و تكاليف زيست محيطي دولت در مطالعات اكادميك و در پژوهشهاي نهادهاي اجرايي و اداري مورد بررسي شده است و مقالات و كتاب هاي فراواني در حوزه تكاليف زيست محيطي دولت و در حوزه الزامات دولت در جهت تحقق حق بر محيط زيست سالم نگاشته شده است. با اين حال مناسبات دولت و محيط زيست در گذار به دولت سبز فاقد هرگونه سابقه پژوهشي بوده و ورود در اين حوزه نگرشي نو به مفهوم دولت تلقي مي گردد. هدف نگارندگان نيز كشف ميزان اثرگذاري محيط زيست و حق بر آن در تغيير محتوا و ساخت دولت هاست و در اين راستا ايران جغرافياي اصلي تحقيق به حساب مي آيد.مواد و روش ها: در اين مجال نگارندگان در جهت تحليل مناسبات دولت و محيط زيست و نقش آن در گذار به دولت سبز با بهره گيري از منابع كتابخانه اي، اسناد داخلي و بين المللي به توصـيف و تحليل مناسبات حقوقي و اثرگـذاري متقابل اين دو براي تحقق دولت سبز پرداخته اند strong . در اين مسير با حق بنياد تلقي كردن دولت سبز، به ملاحظات حق محوري محيط زيست، ملاحظات زيست محيطي دولت، تأثير گفتمان حقوق بشر بر ساخت و محتواي دولت سبز و محدوديت هاي حق بنيادي دولت سبز در عناوين مرتبط توجه شده است.نتايج و بحث: در گذار ناگزير دولت به دولت سبز، درك و تحليل مناسبات دولت با محيط زيست از اهميت فراواني برخوردار است. اين مناسبات دوجانبه علاوه بر اينكه دولت ها را دچار تغييرات اساسي خواهد نمود، محيط زيست را در جايگاه الگويي براي سياست گذاري، قانونگذاري و اجرا قرار خواهد داد. كيفيت اين ارتباط مويد ميزان تعهد هر دولت به محيط زيست است. دولت و محيط زيست در ارتباطي دو سويه قرار دارند. از طرفي دولت در مقام سياستگذار و مجري، سرنوشت محيط زيست را در اختيار دارد و از طرف ديگر توفيق دولت در حفاظت از محيط زيست، در گرو پاسداشت قواعد زيست محيطي است. شناسايي دولت سبز به عنوان دولتي حق بنياد، محدوديت ها و لوازم حق محوري اعمال حاكميت را در مناسبات دولت و محيط زيست وارد خواهد نمود و ساخت و محتواي دولت را متأثر خواهد ساخت.نتيجه گيري: در پژوهش حاضر ارزيابي مؤلفه هاي ارتباطي بين دولت و محيط زيست از يك طرف و لوازم تحقق دولت سبز از طرف ديگر نشان مي دهد كه اولا: تحقق دولت سبز نيازمند شكل گيري رابطه خاص و معناداري بين محيط زيست و دولت است. در اين ارتباط علاوه بر نقش آفريني حاكميت در تعيين سرنوشت محيط زيست و عناصر آن، براي ارزش هاي زيست محيطي نيز سهم قابل توجهي در شكل دهي به حركت دولت قابل تصور است. ثانيا: دولت سبز دولتي با محوريت حق بر محيط زيست سالم است. بنابراين به عنوان يك دولت حق محور تابع محدوديت هاي حق محوري بوده و نيازمند پيش بيني الگوهايي براي تضمين حق بر محيط زيست سالم از يك طرف و رفع تزاحم و تعارض اين حق با ساير حق هاي بشري است.