عنوان مقاله :
نقش فرهنگ در دينداري و شبكه معرفت ديني
پديد آورندگان :
قرباني ، قدرتالله دانشگاه خوارزمي
كليدواژه :
فرهنگ , دين , شبكه معرفت ديني , حاشيه دين , هسته دين
چكيده فارسي :
دينداري و شبكه معرفت ديني، شامل اعتقاد و عمل به نظام و شبكهاي از باورها، اخلاق و اعمال عبادي ميشود كه ميان آنها رابطه علّي تشكيكي برقرار است. همچنين در ميان باورها، احكام و اعمال عبادي نيز رابطه شبكهاي برقرار است؛ بهگونهايكه هرچه باورها، امور اخلاقي و اعمال عبادي به هستۀ مركزي دين نزديكتر باشند، داراي ثبات، كليت و گاه عقلانيت بيشتري هستند و در مقابل، آن دسته از باورها، اخلاقيات و اعمال عبادي كه از هستۀ مركزي دين دورتر ميشوند، به حاشيه دينداري و شبكه معرفت ديني نزديكتر شده، تماس بيشتري با اجتماع، فرهنگ و معيشت مردم دارند. دراينجا فرهنگ در معناي عام آن، شامل مهمترين دستاوردها و عوامل معرفتي و غيرمعرفتي است كه بر حاشيههاي دينداري و شبكه معرفت ديني تأثير ميگذارد. درواقع براساس نوع فرهنگي كه دين در آن بسط مييابد، ميتوان از نوعي دينداري فرهنگي نام برد؛ يعني دينداري، رنگ فرهنگ مربوطه را به خود گرفته و كاركرد آن مبتني بر خصيصههاي آن فرهنگ، تعريف ميشود. البته پذيرش تأثيرات فرهنگ بر حاشيههاي دينداري و شبكه معرفت ديني، به معناي تغيير ماهيت دينداري نيست؛ زيرا برخلاف تصور هواداران عرفيشدن دينداري در جامعه، گرچه رنگپذيري دينداري از فرهنگ مربوطه، در حاشيه شبكه دينداري بسيار قابل توجه است، هرچه به سمت هستۀ مركزي اين شبكه پيش ميرويم، از تأثيرپذيريهاي فرهنگي كاسته ميشود و درواقع از دينداري، غبارروبي شده، زلال دروني آن بيشتر نمايان ميگردد. در اين مقاله، نشان داده ميشود كه تأثيرپذيريهاي هستۀ مركزي اديان الهي، از چنين تأثيرات فرهنگياي بسيار ناچيز بوده و قابل مديريت توسط دينداران است.