بررسي ارزش تشخيصي روش BIRADS با استفاده از سونوگرافي در ارزيابي ميزان بدخيمي توده‌هاي پستان در مقايسه با بيوپسي

مقدمه: اولتراسوند يك روش تشخيصي تصوير‌برداري ارزشمند براي بررسي كلينيكي توده‌هاي پستاني مي‌باشد. طبقه‌بندي BIRADS در سونوگرافي، يك روش مهم و قابل اعتماد براي ارزيابي و تخمين ريسك بدخيمي در ضايعات پستاني به‌شمار مي‌آيد. مطالعه حاضر با هدف بررسي دقت نتايج طبقه‌بندي BIRADS (درجه سه و چهار) با استفاده از سونوگرافي در ارزيابي ميزان بدخيمي توده‌هاي پستان و مقايسه آن با نتايج پاتولوژي انجام شد. روش‌كار: اين مطالعه به روش بررسي بيماران در فاصله سال‌هاي 951393 بر روي 139 بيمار مراجعه‌كننده به بيمارستان امام رضا (ع) مشهد، بيمارستان انكولوژي اميد و برخي كلينيك‌هاي خصوصي و داراي توده قابل لمس پستان كه براي بررسي بيشتر ماهيت توده كانديد سونوگرافي بودند، انجام گرفت. سونوگرافي پستان آگزيلا به‌وسيله دو راديولوژيست انجام شد. بر اساس تقسيم‌بندي انجمن راديولوژي آمريكا و سيستم BIRADS، درجات مختلف بدخيمي توده مشخص شد، سپس بيماران براي نمونه‌برداري ارجاع شدند. نتايج پاتولوژي با گزارشات سونوگرافي مقايسه و با كمك تست‌هاي آماري، همخواني نتايج و دقت سونوگرافي بررسي شد. تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماري SPSS (نسخه 16) انجام گرفت. يافته ها: از 37 بيوپسي از ضايعات با نماي BIRADS سه در سونوگرافي، 2 مورد (4/5%) از ضايعات نتيجه پاتولوژي بدخيم داشتند. از 102 بيوپسي از ضايعات با نماي BIRADS چهار در سونوگرافي، 65 مورد (64%) نتيجه پاتولوژي خوش‌خيم داشتند كه مؤيد عدم تطابق نتايج پاتولوژي با سونوگرافي در اين موارد بود. ميزان حساسيت سيستم BIRADS سه براي تشخيص توده‌هاي خوش‌خيم پستان 94% و اختصاصيت آن 64% و ميزان حساسيت سيستم BIRADS چهار براي تشخيص توده‌هاي بدخيم پستان 75% و اختصاصيت آن 79% بود. نتيجه گيري: بين نتايج به‌دست آمده از طبقه‌بندي به روش BIRADS و پاتولوژي همخواني خوبي وجود داشت، لذا با توجه به دقت نسبتاً بالاي اين روش، مي‌توان از تطابق راديولوژيپاتولوژي براي تعيين چگونگي پيگيري بيماران و انتخاب روش درماني مناسب استفاده كرد.