عنوان مقاله :
شناسايي عوامل موثر بر كيفيت بخشي آموزش از ديدگاه متخصصان آموزش عالي و دانشجويان دكتري
پديد آورندگان :
كيخا ، احمد دانشگاه علامه طباطبايي , كيخا ، احمد دانشگاه علامه طباطبايي , عبداللهي ، حسين دانشگاه علامه طباطبائي , عبداللهي ، حسين دانشگاه علامه طباطبائي , خورسندي طاسكوه ، علي دانشگاه علامه طباطبائي , خورسندي طاسكوه ، علي دانشگاه علامه طباطبائي
كليدواژه :
آموزش عالي دانشگاهكيفيت بخشي
چكيده فارسي :
lt;p dir= RTL gt; lt;strong gt; lt;span lang= FA gt;هدف lt;/span gt; lt;/strong gt; lt;span lang= FA gt;: در دهه هاي اخير نظام آموزش عالي ايران با چالش هاي فراواني از جمله كمي گرايي، افزايش فشارهاي مالي، تمركزگرايي و تعدد مراكز تصميم ساز و تصميم گير، سيطره سياست زدگي بر نظام آموزش عالي، افزايش بي اخلاقي هاي پژوهشي، نبود ارتباطات بين المللي، ناهمزماني برنامه هاي درسي با نيازهاي جامعه، ضعف زيرساختارهاي تكنولوژيكي و غيره مواجه شده است كه سطح كيفي آن را دچار تنزل كرده است. بنابراين هم اكنون بيش از زمان ديگري نيازمند باز انديشي در ساختار و كاركردهاي آموزش عالي مي باشد. از اين رو، هدف از پژوهش پيش رو، شناسايي عوامل مؤثر بر كيفيت بخشي آموزش از ديدگاه متخصصان آموزش عالي و دانشجويان دكتري در دانشگاه علامهطباطبائي مي باشد كه اين عوامل در سطوح مختلف اثربخشي با واكاوي دو ديدگاه شناسايي و تحليل شدند lt;/span gt; lt;/p gt; lt;p dir= RTL gt; lt;strong gt; lt;span lang= FA gt;مواد و روش ها: lt;/span gt; lt;/strong gt; lt;span lang= FA gt; با توجه به پيچيدگي، ذهني و نسبي بودن مفهوم كيفيت در آموزش و وابسته بودن آن به بستر و زمينه هر ساختاري در اين مطالعه از روش پژوهش كيفي اكتشافي استفاده شده است. چراكه برون داد پژوهش هاي كيفي يافته هاي دقيق تري را براي درك و تفسير عميق تر افكار و اذهان آزمودني ها فراهم مي سازد. بدين منظور با استفاده از مصاحبه نيمه ساختار يافته، با 7 متخصص آموزش عالي و 19 دانشجوي دكتري كه با روش نمونه گيري هدفمند و گلوله برفي انتخاب شده بودند مصاحبه با شش پرسش صورت گرفت. سپس اطلاعات گردآوري شده با بهره گيري از روش تحليل محتوا، تجزيه و تحليل شدند. در مرحله كدگذاري باز پس از خوانش تمامي مصاحبه ها مفاهيم مربوط به هر مصاحبه احصاء شد. در مرحله بعد مفاهيم احصاء شده بر اساس وجوه افتراق و اشتراك در قالب مقوله هاي فرعي ثانويه دسته بندي شدند. در بخش سوم فرايند كدگذاري، مقوله هاي ثانويه فرعي نيز بر پايه تشابهات و تفاوت ها در يكديگر ادغام و مقوله هاي ثانويه اوليه را تشكيل دادند اين فرايند به طور جداگانه در پاسخ به هر پرسش مصاحبه انجام شد. lt;/span gt; lt;/p gt; lt;p dir= RTL gt; lt;strong gt; lt;span lang= FA gt;بحث و نتيجه گيري: lt;/span gt; lt;/strong gt; lt;span lang= FA gt;يافتهها نشان مي دهد كه عوامل موثر بر كيفيت آموزش در سطح كلاس درس به چهار دسته؛ استاد (آكادميكي و شخصيتي)، دانشجو (تحصيلي و نگرشي_شخصيتي)، محتواي درسي (ساختاري و اجرايي)، امكانات و زيرساخت ها (زيرساخت سخت و تكنولوژيكي_علمي) تقسيم مي شوند. موانع آموزش با كيفيت در آموزش عالي نيز به دو دسته درون دانشگاهي (استاد، دانشجو، محتواي درسي و امكانات و زيرساخت ها) و فرا دانشگاهي (در سطح خرد و سطح كلان) تفكيك شدند كه متناظر با موانع، راهكارهاي رفع آن ها نيز براي كيفيت بخشي به آموزش عالي نظير: بازنگري سيستم ارتقاء اعضاي هيئت علمي، گسترش ارتباط با مجامع بين المللي، باز ساماندهي ارتباط دانشگاه با صنعت، اصلاح فرايند جذب اعضاي هيئت علمي و غيره تشريح شد. يافته هاي نشان دهنده نقش دانشجو در افزايش كيفيت آموزش نيز به دو دسته عوامل دروني (علميتحصيلي و نگرشي) و عوامل بيروني (مديريتياجرايي، سياستي) طبقه سازي شدند. در واكاوي نقش برنامه درسي در افزايش كيفيت آموزش عالي نيز يافته ها به دو دسته محتوايي (ساختاري و اجرايي) و فرامحتوايي (مديريتي و سياستي) طبقه بندي شدند. براساس يافته هاي اين پژوهش lt;/span gt; lt;span lang= FA gt;اصلاح سيستم ارزشيابي استاد توسط دانشجو و توجه به نتايج آن براي بهكرد عملكرد اعضاي هيئت علمي lt;/span gt; lt;span lang= FA gt;پيشنهاد مي lt;/span gt; lt;span lang= FA gt;شود lt;/span gt; lt;/p gt;
عنوان نشريه :
مديريت و برنامه ريزي در نظام هاي آموزشي