رابطه ي عوامل جمعيت شناختي و ميزان پياده سازي مديريت دانش از ديدگاه كاركنان شركت پالايش نفت اصفهان

هدف: اين پژوهش با هدف بررسي رابطه عوامل جمعيت شناختي و ميزان پياده سازي مديريت دانش از ديدگاه كاركنان شركت پالايش نفت اصفهان انجام شد. روش: تحقيق حاضر از نوع كاربردي و به روش پيمايشي توصيفي و جامعه پژوهش 2454 تو و با استفاده از فرمول نمونه گيري كوهن 368 تو كاركنان شركت پالايش نفت اصفهان است. تمام كاركنان اين شركت بود. به منظور تعيين حجم نمونه از فرمول نمونه گيري كوهن استفاده شد. روش نمونه گيري، تصادفي طبقه اي و ابزارگردآوري داده ها پرسشنامه محقق ساخته، با مقياس پنج درجه اي ليكرت بود كه پايايي آن بر حسب ضريب آلفاي كرونباخ مقدار 0.94 بدست آمد. براي تحليل پاسخنامه هاي دريافتي، در سطح آمار توصيفي از فراواني و ميانگين و در سطح آمار استنباطي از آزمون هاي t دو نمونه اي، آزمون آنوا و ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. يافته ها: يافته ها نشان داد پالايش نفت اصفهان بين عوامل جمعيت شناختي بررسي شده فقط بين جنسيت و ميزان پياده سازي مديريت دانش در شركت رابطه معني دار وجود داشت. نتيجه گيري: نتايج نشان داد كاركنان زن و مرد در مورد ميزان پياده سازي زيرساخت هاي سازماني و فناوري مديريت دانش در شركت پالايش نفت اصفهان ديدگاه هاي متفاوتي دارند، و كاركنان زن نسبت به ميزان پياده سازي زيرساخت هاي سازماني و فناوري مديريت دانش خوش بين ترند و نگرش بهتري دارند در نتيجه براي پياده سازي گسترده ي مديريت دانش در سازمان، بايد به ويژگي هاي جمعيت شناختي آزاد توجه داشت.