ارتباط ميان ابعاد ميز و صندلي مدرسه با راستاي تنه و اختلالات عضلاني-اسكلتي در دانش ‌آموزان پسر شهر كرج

The Relationship Between the School Furniture Dimensions and Trunk Alignment with Musculoskeletal Disorders in Boy Students in Karaj

زمينه و هدف: اختلالات عضلاني-اسكلتي در دانش‌آموزان شيوع زيادي دارد كه عوامل مختلفي را براي آن مي‌توان در نظر گرفت. اين مطالعه با هدف بررسي ارتباط ارگونومي ميز و صندلي كلاس بر پاسچر دانش‌آموزان و ارتباط آن با اختلالات عضلاني-اسكلتي در دانش‌آموزان مقطع ششم ابتدايي شهر كرج انجام شد. روش كار: در اين تحقيق مقطعي، 346 دانش‌آموز پسر از مقطع ششم ابتدائي شهر كرج انتخاب شدند. به منظور اندازه‌گيري زواياي كايفوز سينه‌اي و لوردوز كمري، يك خط‌كش منعطف به كار رفت. براي ثبت اطلاعات ارگونومي و آنتروپومتري دانش‌آموزان از خط‌كش فلزي 50 سانتي‌متري استفاده شد. براي تحليل اطلاعات از آزمون همبستگي اسپيرمن در سطح معناداري 0/05 استفاده شد. يافته ها: نتايج نشان داد ارتفاع ميز، عمق نيمكت و ارتفاع نيمكت به ترتيب فقط در 18 درصد، 12 درصد و 50 درصد دانش‌آموزان در حالت ارگونومي نرمال قرار دارد. بين عمق نيمكت و نمره كامل نورديك، رابطه معني‌دار منفي مشاهده شد. نتيجه گيري: وضعيت ارگونومي ميز و نيمكت مدارس ابتدايي شهر كرج در مقطع ششم ابتدايي در حد قابل قبول نبود. بنابراين، پيشنهاد مي‌كنيم براي جلوگيري از عواقب احتمالي آن، استانداردسازي ارگونوميك ميز و نيمكت مدارس در دستور كار قرار گيرد.

Background and Objectives: Musculoskeletal disorders are common in students and several causes may be considered for them. The aim of this study was to investigate the relationship between school furniture dimensions and trunk posture with musculoskeletal disorders in students of the sixth grade of elementary school in Karaj. Methods: In this cross-sectional study, 346 boy students in sixth grade of elementary school in Karaj were selected. A flexible ruler was used to measure thoracic kyphosis and lumbar lordosis angles. A 50-centimeter metal ruler was used to record ergonomic and anthropometric data of the students. Spearman’s correlation test was run to analyze the collected data at the significant level of 0.05. Results: The results showed that only 18%, 12% and 50% of desk height, seat depth and seat height measures were at normal ergonomic conditions, respectively. A negative significant correlation was observed between seat depth and total Nordic score (P<0.05). Conclusion: It seems that school furniture dimensions in sixth grade boy students of elementary school in Karaj were not in acceptable condition. So, we suggest that ergonomics standardization of school furniture should be considered to prevent its possible consequences.