عنوان مقاله :
اثر يك پروتكل تمريني مبتني بر اصول NASM(آكادمي ملي طب ورزش آمريكا) بر سندرم متقاطع فوقاني آسيب ديدگان نخاعي پاراپلژي
پديد آورندگان :
روشني ، سجاد دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم ورزشي - گروه آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي , مهدوي نزاد ، رضا دانشگاه اصفهان - دانشكده علوم ورزشي - گروه آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي , غني زاده حصار ، نرمين دانشگاه اروميه - دانشكده علوم ورزشي - گروه آسيب شناسي ورزشي و حركات اصلاحي
كليدواژه :
آسيب نخاعي , پاراپلژي , تمرينات NASM , پاسچر , سندرم متقاطع فوقاني
چكيده فارسي :
مقدمه: عدم تعادل عضلاني يك چهارم فوقاني بدن يكي از مشكلات افراد آسيب نخاعي پاراپلژي استفاده كننده از ويلچر مي باشد. اين مسئله خطر ريسك ابتلاء به ناهنجاري ها را بالا برده و فرد را در معرض سندرم متقاطع فوقاني قرار مي دهد. استفاده از تمرينات اصلاحي مبتني براصول NASM يكي از روش هاي جديد براي برگرداندن تعادل عضلاني و پيشگيري و اصلاح ناهنجاري ها مي باشد. هدف از تحقيق حاضر، بررسي تاثير يك پروتكل تمريني مبتني بر اصول NASM بر سندرم متقاطع فوقاني آسيب ديدگان نخاعي پاراپلژي بود. مواد و روش ها: ۲۲ مرد آسيب نخاعي پاراپلژي داراي ناهنجاري سر به جلو، شانه گرد و كيفوز به صورت هدف دار انتخاب و به دو گروه كنترل۱۰ نفر(7/33 ±40/40=سن) و تجربي ۱۲ نفر(9/81 ±38/58=سن) تقسيم شدند. تمرينات مبتني بر اصول NASM به مدت ۱۲ هفته براي گروه تجربي انجام شد. از ابزارهاي گونيامتر، دابل اسكوار و خط كش منعطف به ترتيب براي اندازه گيري سر به جلو، شانه گرد و كيفوز استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده ها، روش آماري تحليل واريانس براي داده هاي تكراري در سطح معني داري(P 0.05) مورد استفاده قرار گرفت. يافته هاي پژوهش: ناهنجاري هاي اندازه گيري شده در مطالعه شامل سر به جلو، شانه گرد و كيفوز از پيش آزمون تا پس آزمون در گروه تجربي بهبود معني داري نسبت به گروه كنترل داشتند(P 0.05) بحث و نتيجه گيري: افراد آسيب نخاعي كه ساعات زيادي را روي ويلچر مي نشينند، جهت پيشگيري از عدم تعادل عضلاني و مبتلا شدن به ناهنجاري هاي يك چهارم فوقاني بدن بهتر است ضمن اصلاح وضعيت نشستن، تمرينات مبتني بر اصول NASM پيشنهادي در اين پژوهش را به طور منظم اجرا نمايند.
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي ايلام
عنوان نشريه :
مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي ايلام