عنوان مقاله :
مديريت لجن حوضچه تبخيري در نيروگاه هاي سيكل تركيبي (مطالعه موردي: نيروگاه سيكل تركيبي دماوند)
عنوان به زبان ديگر :
Pond Sludge Evaporation Management in Combined Cycle Power Plants (Case Study: Damavand Combined Cycle Power Plant)
پديد آورندگان :
گل حسيني، زينب دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم محيطي - گروه فناوري هاي محيط زيست، تهران , جليلي قاضي زاده، مهدي دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم محيطي - گروه فناوري هاي محيط زيست، تهران , هاشمي، حسين دانشگاه شهيد بهشتي - پژوهشكده علوم محيطي - گروه فناوري هاي محيط زيست، تهران
كليدواژه :
نيروگاه سيكل تركيبي دماوند , لجن حوضچه تبخيري , دفن سطحي , خاك چال , IWEM
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين پسماندهاي توليد شده در نيروگاه هاي سيكل تركيبي، لجن توليدي در حوضچه تبخيري مي باشد. بررسي فرايند توليد برق در اين نوع نيروگاهها حاكي از آن است كه پساب ورودي به حوضچه تبخيري حاوي آلايندههاي مختلفي است كه در حين فرايند تبخير بهصورت لجن در كف حوضچه تبخيري رسوب ميكند. بر اين اساس شناسايي كمي و كيفي اين پسماند و ارائه راهكارهاي مديريت آن در دستور كار قرار گرفته و بدين منظور نيروگاه سيكل تركيبي دماوند بهعنوان مطالعه موردي انتخاب شده است. مطالعات صورت گرفته نشان مي دهد كه اين پسماند حاوي فلزات سنگين (بهخصوص سرب و كرم) و آلايندههاي نفتي ميباشد. مقايسه خصوصيات فيزيكي و شيميايي لجن حوضچه تبخيري با معيارها و طبقه بندي هاي كنوانسيون بازل و ساير منابع شناخته شده بين المللي مانند دستورالعمل هاي سازمان حفاظت محيط زيست آمريكا (EPA) بيانگر آن است كه اين پسماند در گروه پسماندهاي ويژه طبقهبندي ميشود. در ادامه كليه روشهاي محتمل جهت مديريت لجن توليدي بررسي شده و بر اساس معيارهاي فني، اقتصادي و زيستمحيطي روش دفن در زمين به عنوان روش برتر انتخاب شد. در نهايت جهت اجراي اين روش، سناريوهاي مختلف دفن در زمين شامل دفن سطحي و عمقي در نظر گرفته شده و ازآنجاكه در محلهاي دفن پسماند، لاينر مهمترين عامل در جلوگيري از نفوذ آلايندهها به محيط ميباشد، لذا با استفاده از مدل IWEM سيستم لاينينگ مناسب جهت كارگذاري در كف محل دفن در سناريوهاي مختلف محيطي و غلظتهاي متفاوت نشت پيشنهاد شده است.
نتايج بررسي حالتهاي مختلف نشت بيانگر آن است كه در صورتي كيه از روش دفن
سطحي استفاده شود، در همه غلظتهاي نشت نياز بيه لاينر تركيبي
است و حتي كاهش مساحت حوضچه تيخيري بر انتخاب لاينر مناسب
تأثير چنداني ندارد. اما در روش دفن در يك خاكچال استاندارد كه در
اين بررسي مكان دفن كهريزك انتخاب شده است، در غلظيت نشت90
درصد نيز ميتوان لاينر ساده را براي پوشش كف محل دفن به كار برد.
همچنين در صورتي كه غلظت كروم تا 30 درصد و غلظت سرب و منگنز
تا 50درصد كاهش يابد مي توان اين پسماند را بدون لاينر نيز دفع كرد.
چكيده لاتين :
Bottom sludge generated in evaporation ponds is one of the
most serious waste products from combined cycle power
plants. Since previous studies show that wastewater entering
evaporation ponds contains various contaminants, the settled
sludge can be regarded as a hazardous waste. Waste
characterization showed a high concentration of heavy metals
(namely, lead and chromium) as well as of Total Petroleum
Hydrocarbons in the generated sludge. Regarding to
classification criteria of the Basel Convention and other
international instruments (such as EPA), we can see that this
waste may be categorized as a hazardous waste. As a
consequence, all possible methods for sludge management
have been evaluated based on their technical, economic and
environmental aspects and land disposal was selected as the
preferred method. Finally, various scenarios for this, including
landfill and surface impoundment, were considered. To avoid
the penetration of contaminants into the environment, the
IWEM model was used to design the bottom lining system in
which different environmental scenarios and leakage
concentrations was evaluated.