عنوان مقاله :
واكاوي معناشناختي وكاربردشناختيِ مؤلفههاي تركيبيِ«فاعل و مفعول» در زبان عربي«رويكردي كاربردي»
پديد آورندگان :
همايوني ، سعدالله دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات عربي
كليدواژه :
نحو كاربردي , زبان عربي , نقشهاي تركيبي , وجهيت
چكيده فارسي :
زبانشناسي كاركردگرا، با تحليل عناصر بافتي و تكيه بر رويكردي كاربردبنياد (usagebased)، به تحليل زبان مي پردازد. تبيين معناشناختي - كاربردشناختي دو نقش تركيبيِ فاعل؛ به عنوان مقصود اصلي نماي نقشي جمله، و مفعول؛ به عنوان مقصود ثانويه جمله، بر اساس اين رويكرد، موضوع پژوهش حاضر است. نگارنده تلاش دارد، تا با روش توصيفي تحليلي و بر اساس مفاهيم كاربردشناختي و معناشناختيِ نحو كاربرديِ (FG) سيمون ديك، به تحليل نقشهاي تركيبي زبان عربي؛ به عنوان زباني فاعل تهي(null sub)، ضمير انداز(droppro) و با چيدمان واژگاني آزاد (free word order)بپردازد. نتايج پژوهش نشان مي دهد، در زبان عربي نقش فاعل، ميتواند در سطح معناشناختي به سازه هاي كنشگر، كنش پذير، هدف و وابسته هاي زمان و مكان اسناد داده شود. همچنين، در سطح كاربردشناختي، مبتداسازي از بستر فاعلي«subject LD» يا كانوني سازي«Focusing»، از طريق جابجايي اين سازه به ابتداي جمله صورت مي پذيرد. نقش تركيبي مفعول نيز ميتواند به سازه هاي كنش پذير، هدف و وابسته هاي زماني و مكاني اسناد داده شود. در سطح كاربردشناختي نيز، به صورت مبتداسازي ضميرگذار«clitic LD»، يا كانوني سازي بهكار برده ميشود. اما، سازه اي كه به عنوان مفعولِ غير مستقيم در نحو سنتي شناخته ميشود، در نحو كاربردي، ميتواند در تركيبهاي «ملكي» و «تعليلي»، از نقش معناشناختي«هدف»، و در تركيبهاي ارتقائي، از نقش معناشناختيِ«كنش پذير/ بهره ور» برخوردار باشد. مبتداسازي و كانوي سازي در اين سازه نيز، از طريق انتقال به ابتداي جمله صورت ميگيرد.
عنوان نشريه :
لسان مبين (پژوهش ادب عربي)
عنوان نشريه :
لسان مبين (پژوهش ادب عربي)