بهبود ديس ‌ليپيدمي و كاهش خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبي-عروقي با استفاده از پروبيوتيك بيوفلورا و عصاره دارچين در رت‌هاي ديابتي‌شده با استرپتوزوتوسين

زمينه و هدف: ديابت يكي از مهم‌ترين عوامل مرگ‌و‌مير در انسان‌هاست كه با تغيير شيوه زندگي، شيوع آن به سرعت رو به گسترش است. از علائم اين بيماري متابوليك، افزايش قند خون و ديس ‌ليپيدمي است. كنترل اين بيماري با استفاده از محصولات طبيعي در دنيا بسيار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از اين تحقيق، بررسي تأثير پروبيوتيك بيوفلورا و عصاره آبي دارچين در بهبود سطح گلوكز و ديس ‌ليپيدمي حاصله از ديابت و كاهش خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبي عروقي بود. مواد و روش ها: 35 رت نر نژاد ويستار به صورت تصادفي در 5 گروه كنترل منفي، كنترل مثبت ديابتي، پروبيوتيك، عصاره دارچين و پروبيوتيك توأم با عصاره دارچين، گروه‌بندي شدند. القاي ديابت با تزريق درون صفاقي استرپتوزوتوسين انجام شد. گروه‌هاي تيمار به مدت 30 روز CFUs 10^8 ×3/2 پروبيوتيك و يا mg/kg 200 عصاره آبي دارچين دريافت كردند. در پايان دوره آزمون، تغييرات وزني رت‌ها، قند خون، الگوي ليپيدي، hs-CRP و شاخص آتروژني به منظور پيش‌بيني خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبي-عروقي تعيين شد. ملاحظات اخلاقي: اين پژوهش با كد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.005 در مركز پژوهش‌هاي زيست‌پزشكي دانشگاه آزاد اسلامي اراك به تصويب رسيده است. يافته ها: يافته‌هاي پژوهش نشان داد ابتلا به ديابت سبب كاهش شديد وزن رت‌ها شد، اما در گروه‌هاي دريافت‌كننده پروبيوتيك كاهش وزن كمتري مشاهده شد. به كارگيري پروبيوتيك و دارچين به صورت مؤثري سبب كاهش قند خون شد. پروبيوتيك بيوفلورا سبب كاهش ميزان تري‌گليسريد، كلسترول و LDL-C سرمي خون شد. در گروه تيمار‌شده با دارچين، تري‌گليسريد خون نسبت به گروه كنترل مثبت، كاهش معني‌دار داشت. شاخص آتروژني و ماركر التهابي hs-CRP در گروه‌هاي تيمار شده با پروبيوتيك، كاهش معني‌داري نسبت به گروه كنترل منفي و مثبت نشان داد. هيچ‌گونه سينرژي در استفاده توأم پروبيوتيك و عصاره آبي دارچين ديده نشد. نتيجه گيري: بيوفلورا با بهبود الگوي ميكروبيوتاي روده، كاهش قند خون و بهبود الگوي ليپيدي، به صورت مؤثري از ديس‌ليپيدي ناشي از ديابت ممانعت مي‌كند و درنتيجه خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبيعروقي را كاهش مي‌دهد.