عنوان مقاله :
تاثير تمرينات تصويرسازي حركتي و فعال بر الگوي الكترومايوگرافي حركت هايپراكستنشن ران در زنان داراي هايپرلوردوز كمري
پديد آورندگان :
قرباني، مريم دانشگاه تهران - پرديس البرز، تهران، ايران , عليزاده، محمدحسين دانشگاه تهران - دانشكده تربيت بدني - گروه حركات اصلاحي و آسيب شناسي ورزشي، تهران، ايران , شهبازي، مهدي دانشگاه تهران - دانشكده تربيت بدني - گروه رفتار حركتي، تهران، ايران , مينونژاد، هومن دانشگاه تهران - دانشكده تربيت بدني - گروه بهداشت و طب ورزشي، تهران، ايران
كليدواژه :
حركات اصلاحي , عضلات لگن , تمرين ذهني
چكيده فارسي :
مقدمه و اهداف
امروزه كمردرد يكي از مشكلات شايع است؛ بنابراين هدف از مطالعه حاضر تاثير سه روش تمريني تصويرسازي حركتي، فعال و تركيبي (تصويرسازي و فعال) بر الگوي حركتي هايپراكستنشن ران در زنان هايپرلوردوز كمري است.
مواد و روش ها
در پژوهش حاضر 36 زن داراي هايپرلوردوز كمري در سه گروه قرار گرفتند. گروهها به مدت شش هفته و هفته اي سه جلسه به تمرينات پرداختند. درجه لوردوز كمري با استفاده از خطكش منعطف و فعاليت الكترومايوگرافي عضلات منتخب لگني در حركت هايپراكستنشن ران در وضيعت دمر با استفاده از الكترومايوگرام سطحي قبل و پس از مداخله اندازهگيري شد.
يافته ها
نتايج تحقيق حاضر نشان داد بين سه روش تمريني اختلاف معنادار وجود دارد (P=0.005). بين روش تمريني تصويرسازي ذهني با روش تمريني فعال و تركيبي تفاوت معنادار وجود دارد، ولي بين دو روش فعال و تركيبي تفاوت معنادار وجود ندارد.
نتيجه گيري
به نظر ميرسد تمرينات تركيبي در تغيير فعاليت كمربند لگني موثر بوده، پيشنهاد ميشود از تمرينات تصويرسازي حركتي در كنار تمرينات جسماني در اصلاح ناهنجاري ها بهره گرفت.
چكيده لاتين :
Background and Aims: The purpose of the present study was to investigate the effect of three methods of kinesthetic imagery, active, and combination exercises on electromyographic pattern of femur hypertension in women with hyperlordosis.
Materials and Methods: In the current investigation, 36 women with lumbar hyperlordosis were chosen and divided into three groups of imagery, active and combined exercises. The groups trained for six weeks, three times a week. The lumbar lordosis was measured making use of flexible ruler and electromyographic activity of the selected muscles of pelvic in the femur motion in prone condition using surface electromyogram before and after the intervention.
Results: There was a significant difference between the three training methods (P = 0.005).
Conclusion: According to the results, combination exercises were effective in changing pelvic muscle activity; therefore, it is suggested that kinesthetic imagery exercises be used along with physical exercises to correct abnormalities.
عنوان نشريه :
طب توانبخشي