كليدواژه :
مباني , علوم انساني اسلامي , جوادي آملي , نگرش منظومهاي , نگرش فرانگر عقلاني , فلسفه محض , فلسفه مضاف , علل اربعه
چكيده فارسي :
با توجه به چارچوب نظري انديشه اسلام از منظر استاد علامه جوادي آملي كه بر چهار مؤلفه اصلي علل غايي، فاعلي، مادي و صوري مبتني است، بررسي نسبت (باورها و ارزشهاي) فلسفه محض با فلسفه علوم انساني اسلامي و نيز نسبت فلسفه مضاف اخير با مجموعه علوم انساني اسلامي، در توليد علوم انساني اسلامي داراي اهميت است. از منظر اين انديشمند، در منظومه يك انديشه يا دين و يا عينيت، داشتن تبيين، تحرير و تحليل بهتر از حقيقت هر موضوعي به شناسايي دقيق و تبيين علل چهارگانه آن موضوع عيني يا اعتباري بستگي دارد. مبدأ فاعلي پيدايش گونهگون فلسفههاي مضاف به علوم يا امور، نوع نگرش كلي (الهي يا الحادي) فيلسوفان علم، به انسان و جهان ميباشد؛ هرچند ممكن است خود عالم به صورت صرفاَ ارتكازي از آن آگاه باشد. علت غايي و بايسته حكمت و نيز فلسفههاي مضاف، سعادتمند و نورانيساختن انسان و جامعه بشري در پرتو علم يا امر مضافاليه است. علت صوري فلسفههاي مضاف، نگرش فيلسوف علم به هستي، انسان، شناخت، ارزش و ديگرمؤلفههاي مؤثر بر چارچوب، مباني و منطق شناخت علم مضافاليه است. علت و مبدأ مادي در فلسفه مضاف، همان علم مضافاليه است؛ اين علم محمل و ظرف عينيت يابي نگرشهاي پيشگفته عالم (علت صوري يا نوع صورتبندي آن علم) است. همان صورتبندي يعني اصول موضوعه و پيشفرضهاي پذيرفتهشده توسط آن عالم براي آن علم است كه سبب الهي يا الحاديشدن آن علم ميشود. بنابراين در اين مقاله مباني خداشناختي، غايتشناختي، هستيشناختي، معرفتشناختي، انسانشناختي، جامعهشناختي، تاريخشناختي و ارزششناختي بررسي ميشود و در فرجام آثار و نتايج اين دستاوردها بر ارتقاي حداكثري غناي علوم انساني اسلامي و كارآمدي آن، مورد توجه قرار ميگيرد. روش اين تحقيق، منطق تركيبي و بايسته فهم دين است كه در ضمن مقاله تبيين ميشود.