فراتحليل اثر بخشي مداخله‌هاي آموزشي بر تفكر انتقادي دانش آموزان

هدف پژوهش حاضر، تعيين تأثير مداخله هاي آموزشي بر تفكر انتقادي دانش آموزان و مقايسه اين تأثير در دانش آموزان دوره هاي ابتدايي و متوسطه اول و دوم بود. بدين منظور از روش فراتحليل استفاده شد. جامعه آماري پژوهش كليه مقاله‌هايي بود كه اثر بخشي مداخلات آموزشي بر تفكر انتقادي را مورد بررسي قرار داده بودند و 15 مورد پژوهش كه از لحاظ روش شناسي مورد قبول بود، انتخاب و فراتحليل بر روي آنها انجام شد. ابزار پژوهش، چك ليست فراتحليل بود كه 1222 شركت كننده را در خود جاي داده بود. پس از خلاصه كردن نتايج پژوهش ها، اندازه اثر محاسبه و بر اساس رويكرد فراتحليل هانتر و اشميت تركيب شده و طبق جدول كوهن تفسير شدند. يافته هاي پژوهش نشان داد كه ميزان اثر مداخلات آموزشي بر تفكر انتقادي دانش آموزان،0.43بوده است (0.001 p). اين ميزان اثر در دوره ابتدايي0.32 (0.01 p)، در دوره متوسطه اول0.45 (0.01 p) و در دوره متوسطه دوم 0.61 (0.001 p) به دست آمد. همچنين نتايج حاصل از تحليل تعديلي، بيانگر اثرگذاري متغيرهاي تعديل كننده در اين مداخلات بود. بر اساس نتايج فراتحليل حاضر، ميزان اثر مداخلات آموزشي بر تفكر انتقادي دانش آموزان مطابق جدول كوهن، بالاتر از متوسط مي باشد. اين ميزان اثر در دانش آموزان دوره ابتدايي در سطح متوسط، در دانش آموزان دوره متوسطه اول، بالاتر از متوسط و در دانش آموزان دوره متوسطه دوم در سطح بالا ارزيابي شد. اثر متغيرهاي تعديل كننده در دوره ابتدايي بالاتر از دوره هاي متوسطه اول و دوم بوده است.