عنوان مقاله :
انسان خود شكوفا؛ بررسي تطبيقي شخصيت در پير چنگي و شعبده باز نتردام بر اساس كهن الگوهاي يونگ و الگوي روانشناسي آبراهام مزلو
پديد آورندگان :
ترك لاداني، صفورا دانشگاه اصفهان - گروه فرانسه , حقي، مريم دانشگاه پيام نور - گروه ادبيات فارسي، خوانسار
كليدواژه :
پير چنگي , شعبدهباز نتردام , مزلو , انسان خودشكوفا , كهنالگو , يونگ
چكيده فارسي :
داستان پير چنگياز مثنوي مولوي حكايتي به نظم با مضامين عرفاني است كه در دفتر اول اين اثر ادبي آمدهاست. بين اين داستان و داستان شعبدهباز نتردام نوشته آناتول فرانس نويسنده فرانسوي شباهتهاي بسياري از نظر محتوا و شكل وجود دارد. شخصيت اصلي اين داستان، شعبدهبازي به نام «بارنابا» از جهات بسياري به شخصيت اصلي داستان پير چنگي شباهت دارد. در اين مقاله كه به روش كتابخانهاي و تحليل محتوا انجام گرفتهاست سعي شده تا با بهرهگيري از كهنالگوهاي يونگ به عنوان بنمايه ناخوداگاه در بررسي و مقايسه تطبيقي اين دو شخصيت و نيز بر اساس اصول روانشناسي انسانگرايانه آبراهام مزلو براي ارائه الگويي از يك انسان خودشكوفا خوانشي تطبيقي و انتقادي انجام گيرد. همچنين با طرح اين سؤال كه قهرمانان اين دو داستان تا چه حد منطبق بر ويژگيهاي ارائهشده توسط مزلو براي افراد خودشكوفا بودهاند به اين مسأله بپردازيم كه نقش و جايگاه جامعه و جهانبيني حاكم بر آن به عنوان امري مؤثر در تحول روحي و رواني انسانها تا چه حد در مورد شخصيتهاي اين دو داستان مصداق دارد و اينكه در نهايت پير چنگي توانسته با پا گذاشتن بر هواي نفس خود موجبات رضاي خداوند را جلب كند يا خير؟؛ يا شعبدهباز توانسته به چه ميزان از تعالي روحي در توجه به معنويات نائل شود؟!
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
نقد و نظريه ادبي