سازﻣﺎن ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻣﻘﺼﺪﻫﺎي ﮔﺮدﺷﮕﺮي درﻧﻮاﺣﯽ روﺳﺘﺎﯾﯽ ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ : ﻧﺎﺣﯿﻪ ﻣﺤﻤﺪآﺑﺎد- زرﯾﻦ ﮔﻞ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﻋﻠﯽ آﺑﺎدﮐﺘﻮل

گردشگري روستايي نيز جزئي از گردشگري محسوب مي شود كه در يك اقتصاد پيراموني قرار گرفته كه نه تنها باعث توسعه مناطق روستايي و محلي نشده، بلكه سبب ايجاد عدم تعادل هاي محيطي وفضايي نيز در اين مناطق گرديده و در نتيجه منافع بسيار اندكي از اين فعاليت اقتصادي عايد روستائيان گشته و عمده منافع و هزينه هاي آن به مادر شهرها و شهرهاي بزرگ جهان سوم و در نهايت به شركت هاي فرامليتي و بزرگ بر مي گردد(Holland at all,.2003).دراين راستاتوجه به امربرنامه ريزي فضايي ضرورت پيدامي كند. اين نوع برنامه ريزي به طورخاص به عنوان رويكردي تاثيرگذاردرهدايت سازمان يابي فضايي گردشگري است كه بايد موردتوجه قرارگيرد. پژوهش حاضربراساس هدف كاربردي و روش تحقيق توصيفي- تحليلي است، براي گردآوريِ اطلاعات به شيوه ي اسنادي و ميداني عمل شده است. جامعه آماري موردمطالعه،شامل 20 مقصدگردشگري روستايي درناحيه محمدآباد- زرين گل واقع در شهرستان علي آبادكتول بوده است، براي وزن دهي معيارهاازروش(AHP)، براي امتياز نهايي و رتبه بندي مقصدها از روش پرومتي و براي سطح بندي مقصدهاي گردشگري از روش تحليل خوشه اي استفاده شده است؛همچنين براي تعيين حوزه عملكردي مقصدهاي گردشگري روستايي ازنقطه شكست درمحيط نرم افزار(GIS) استفاده شده است.نتايج تحقيق نشان دادكه عدم تناسب در توزيع سطوح مقصدهاي گردشگري روستايي درمحدودموردمطالعه،يكي از چالش هاي مهم سازمان فضايي توسعه گردشگري اين ناحيه به شمار مي آيد. نتايج تحقيق بازگو كننده اين است كه عدم توجه نظام برنامه ريزي نسبت به پراكنش مقصدهاي گردشگري درچارچوب سازمان فضايي مناسب،سبب بروزنابرابري ونهايتا تضعيف جايگاه مقصدهاي گردشگري ناحيه مورد مطالعه نسبت به سايرمقاصد گردشگري درنواحي ديگرمي شود.

Rural tourism is also considered as a part of tourism that is located in a peripheral economy that not only does not promote rural and local areas, but also creates environmental and social imbalances in these areas, resulting in very little benefit; and, as a result, this economic activity (Rural Tourism) creates very little benefit for the villagers, and the major benefits and costs return to the mother cities and large cities of the Third World, and ultimately to transnational corporations (Holland et all, 2003). In this regard, paying attention to planning (specially space planning) becomes necessary. This kind of planning should particularly be considered as an effective approach to the issue of tourism space organization. On the basis, the present study looks for the space administration of tourism destination in the rural areas of Mohammad Abad-Zarrin Gol area (the city of Ali Abad Katoul) as one of the tourism destinations. The methodology of the study is quantitative and its method is descriptive, and the data have been collected through a documentary and field manner. The statistical population included 20 rural tourism destinations in Mohammad Abad-Zarrin Gol area in Ali Abad Katoul city. It has been used the AHP method for rating factors, the Prometheus method for final score and ranking the destinations, and cluster analysis method for leveling the tourism destinations; as well, to determine the functional area of rural tourism destinations, GIs point of deflection in the sofware environment has been applied. The results of the study showed that the disproportion in the distribution of rural tourism destinations in the intended area of the study is one of the important challenges of the space administration of tourism development of this area.