عنوان مقاله :
نسبت حق تعيين سرنوشت و دموكراسي از منظر حقوق بين الملل
پديد آورندگان :
قاسمي ، غلامعلي دانشگاه قم , مويديان ، امينه داشگاه قم
كليدواژه :
حق تعيين سرنوشت , حق تعيين سرنوشت اقتصادي , حقوق بشر , حقوق بين الملل , دموكراسي.
چكيده فارسي :
در اسناد بينالمللي مردم از حق تعيين سرنوشت برخوردارند و به موجب آن ميتوانند آزادانه وضعيت سياسي خود را تعيين و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود را پيگيري نمايند. حق مردم براي تعيين شكل سازمان اجتماعيشان، منطقاً مبتني بر قسمت اول تعريف مزبور است؛ يعني حق حكومت كردن برخود. ليكن در مورد اينكه آيا حق تعيين سرنوشت شامل حق داشتن يك حكومت دموكراتيك هم هست يا خير اختلاف نظرهايي وجود دارد.نسبت حق تعيين سرنوشت ملتها در حقوق بينالملل به عنوان اصل پشتيبان و حافظ حقوق بشر، با دموكراسي، به دليل تنوع زياد حقوق و آزادي هاي بشر به عنوان ارزشهاي مبنايي حق تعيين سرنوشت، نسبتي پيچيده و چندوجهي است. حقوق مدني و سياسي جزء « جداييناپذير و ضروري » مفهوم دموكراسي هستند لذا تعيين سرنوشت سياسي در چارچوب حكومتي دموكراتيك به خوبي تأمين ميگردد. رابطه تعيين سرنوشت اقتصادي و اجتماعي با دموكراسي به مانند تعيين سرنوشت سياسي، ذاتي و لاينفك نيست؛ حقوق اقتصادي و اجتماعي به دليل نقش آفريني در فعليت يافتن حقوق سياسي به نحوي غير مستقيم در دايره مفهوم دموكراسي قرار ميگيرند. لذا حق بر توسعه اقتصادي و اجتماعي در چارچوب حكومت دموكراتيك به عنوان پيش شرط لازم بر اي تعيين سرنوشت سياسي و مدني حاصل ميگردد. اقليتها وگروههاي فرهنگي ضمن شناسايي و احترام به فرهنگ متمايز آنها در نهادهاي تقنيني، اجرايي و قضايي در رابطه با دموكراسي مانند ساير افراد آن جامعه حاملان يكسان و تمايز ناپذير حقوق و آزادي ها تلقي ميشوند، نه اعضاي جوامع فرهنگي كه بايد از حقوق متمايز فرهنگي برخوردار باشند.
عنوان نشريه :
تحقيقات حقوقي
عنوان نشريه :
تحقيقات حقوقي