از مقاومت تا پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي در ميان دختران بلوچ (مورد مطالعه: دانشجويان دانشگاه ولايت ايرانشهر)

پژوهش حاضر با هدف شناخت ميزان مقاومت يا پذيرش كليشه‌هاي جنسيتي در ميان دانشجويان دختر بلوچ دانشگاه ولايت ايرانشهر انجام شده است. چارچوب نظري پژوهش حاضر براساس نظريه بازانديشي هويتي گيدنز تنظيم شده است. اين مطالعه از نوع روش تحقيق كمي و پيمايشي و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته است. جامعه آماري اين پژوهش شامل همه دانشجويان دختر دانشگاه ايرانشهر بوده است. حجم نمونه براساس فرمول كوكران 277 نفر تعيين و نمونه‌گيري در تحقيق حاضر براساس نمونه‌گيري طبقه‌بندي انجام گرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد كه حدود 3 درصد از پاسخگويان در مقابل كليشه‌هاي جنسيتي مقاومت زيادي داشته‌اند. نتايج همبستگي نشان داد كه بين ميزان دينداري پاسخگويان، عضويت در انجمن‌ها و سمن‌ها، رضايت فرد از خود و اطرافيان با كليشه‌هاي جنسيتي همبستگي معناداري وجود دارد. تجزيه و تحليل معادلات ساختاري نشان داد كه متغيرهاي مدل يعني ميزان دينداري، عضويت در انجمن‌ها و سمن‌ها، رضايت فرد از خود و اطرافيان و استفاده از رسانه‌هاي اجتماعي جديد به ترتيب 0.520-، 0.096، 0.84 -و 0.047 بر ميزان مقاومت در برابر كليشه‌هاي جنسيتي تأثير معناداري دارند. براساس نتايج پژوهش مي‌توان گفت با توجه به بستر جامعه كه يك جامعه شبه مدرن و با توجه به ميدان پژوهش كه سطح دانشگاه است، ميزان مقاومت در برابر كليشه‌هاي جنسيتي در سطح پاييني برآورد مي‌شود و علت اين امر دسترسي اندك به رسانه‌هاي اجتماعي جديد، ميزان دينداري بالا، رضايت فرد از شرايط زندگي و سطح پايين فعاليت‌هاي مدني مثل عضويت در انجمن‌ها و سازمان‌هاي مردم نهاد است.