شناسايي و مقايسه سبك هاي يادگيري بر اساس جنسيت، موضوع درسي، و پايه تحصيلي با تأكيد بر روش تحليل خوشه اي

زمينه و هدف: عوامل مؤثر بر يادگيري بسيار گسترده و وسيع بوده و شناسايي اين عوامل در رفع مشكلات و نارسايي هاي موجود در نظام آموزشي، بسيار مهم است. يكي از اين عوامل، سبك يادگيري است و پژوهش حاضر با هدف شناسايي و مقايسه سبك هاي يادگيري بر اساس جنسيت، موضوع درسي، و پايه تحصيلي با استفاده از روش تحليل خوشه اي انجام شد. روش: اين پژوهش از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش شناسي، توصيفي پيمايشي است. جامعه آماري اين مطالعه شامل تمامي دانش آموزان پايه هاي چهارم، پنجم، و ششم ابتدايي استان آذربايجان غربي در سال تحصيلي 97-1396 بود. براي انتخاب نمونه آماري با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چندمرحله اي، تعداد 1961 دانش آموز (928 نفر پسر و 1033 دختر) انتخاب شد ه و به پرسشنامه سبك يادگيري وارك (1998) پاسخ دادند. داده هاي جمع آوري شده با استفاده از آزمون تحليل خوشه اي و خي دو وارسي و تحليل شدند. يافته ها: نتايج تحليل خوشه اي حاكي از تشخيص پنج سبك در بين دانش آموزان از جمله سبك ديداري، شنيداري، خواندن/ نوشتن، جنبشي، و چندگانه دارد كه سبك چندگانه، بيشترين تعداد؛ و سبك شنيداري، كمتر ميزان را به خود اختصاص داده است. نتايج همچنين نشان داد سبك يادگيري بر اساس جنسيت (P 0.01 ; X2=16.87) ، و پايه تحصيلي (P 0.05 ; X2=18.320) متفاوت است، اما بين سبك يادگيري بر اساس نوع درس (موضوع درسي)، تفاوت معناداري مشاهده نشد. نتيجه گيري: بر اساس نتايج پژوهش سبك ارجح در دانش آموزان، سبك يادگيري چندگانه (تركيبي) است. از سوي ديگر سبك يادگيري بر اساس جنسيت و پايه تحصيلي، متفاوت است؛ اما بر اساس نوع درس (موضوع درسي)، تفاوت معناداري در بين سبك ها مشاهده نشده است. بدين ترتيب، آگاهي از نوع سبك يادگيري دانش آموزان جهت تدريس مؤثر معلمان و كاهش مشكلات يادگيري، مهم است.