بررسي ارتباط اختلال پردازش حسي و كيفيت خواب در دانشجويان توانبخشي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و علوم پزشكي ايران در سال ۱۳۹۸

مقدمه و اهداف مشكلات حسي در حيطه هاي گوناگون مي تواند بر كاركرد افراد در انواع فعاليت هاي روزانه تاثير بگذارد. يكي از اين حيطه هاي فعاليت روزمره، كيفيت و كميت خواب مي باشد. پردازش حسي شايد اساسي ترين عنصر روانشناختي باشد كه زيربناي چگونگي ادراك و واكنش افراد نسبت به محرك هاي محيطي را تشكيل مي دهد. با توجه به اين مسئله، پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير اختلال پردازش حسي بر كيفيت خواب دانشجويان انجام شد. مواد و روش ها مطالعه حاضر يك مطالعه مقطعيتوصيفي تجربي بود. مطالعه بر روي ۱۸۴ دانشجوي توانبخشي دانشگاه هاي علوم پزشكي شهيد بهشتي و ايران انجام شد. جهت جمع آوري اطلاعات از دو پرسشنامه كيفيت خواب پيتزبورگ و نيم رخ پردازش حسي نوجوانانبزرگسالان استفاده شد. تحليل داده ها با كمك نرم افزار SPSS 18 انجام شد. يافته ها نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان داد كه 45.1٪ از دانشجويان مورد مطالعه كيفيت خواب نامطلوب داشتند و اكثر دانشجويان داراي اختلال پردازش حسي از نوع جستجوگري حسي بودند. داده هاي حاصل از پژوهش، رابطه معناداري بين سه متغير ثبت پايين، حساسيت پذيري حسي و اجتناب گري حسي با كيفيت خواب نشان دادند (P-value هاي اين سه متغير به ترتيب 0/017، 0/003، 0/02). نتيجه گيري يافته هاي پژوهش حاضر تاكيد نمود كه در دانشجويان داراي كيفيت خواب نامطلوب، اختلال پردازش حسي وجود دارد و كيفيت خواب كاهش مي يابد. در پژوهش حاضر رابطه معناداري بين ثبت پايين، حساسيت پذيري حسي و اجتناب گري حسي با كيفيت خواب وجود داشت؛ لذا حمايت از دانشجويان از جهت توجه به رژيم هاي حسي مناسب و اتخاذ تدابيري در جهت رفع مشكلات حسي آنان و در نتيجه بهبود الگوي خوابشان ضروري به نظر مي رسد.