تأثيرات متقابل منازعات ملي-منطقه‎‌اي بر دولت-ملت‎‌سازي ناقص در عراق

دولت-ملت‌سازي فرايندي است كه از طريق انباشت قدرت مبتني بر اشباع سرزميني، ثبات سياسي-اقتصادي و هم‌بستگي اجتماعي معني پيدا مي‌كند. اما اين روند درخاورميانه با نواقصي همراه شد كه منازعه‌هاي طولاني مدت حاصل از آن، همزمان با تحولات نوين جهاني، اين منطقه از جهان را با خطر واگرايي و حتي تجزيه دولت-ملت‌‌ها مواجه كرده است. عراق به عنوان يكي از كشورهاي اين منطقه در آغاز هزاره سوم، علي‎رغم گذار از نظامي ديكتاتوري به ساختاري دموكراتيك، در احاطه منازعات ملي-منطقه‎‌اي قرار گرفته است. اين مقاله به روش توصيفي و تحليلي با تبيين روند متفاوت دولت-ملت‌‌سازي در عراق و بررسي انواع منازعات دامنه‌دداري كه مانع از پيدايش دولتي كارآمد و ملتي منسجم در اين كشور شده، به دنبال پاسخ به اين سوال است كه؛ منازعات ملي-منطقه‌اي و روند دولت-ملت‌سازي در عراق چه ارتباطي با يكديگر دارند؟ نتايج مطالعات نشان مي‎دهد رابطه‌اي دوسويه و معكوس بين اين دو برقرار است. بدين مفهوم كه روند ناقص دولت-ملت‌سازي منازعات متعددي را ايجاد كرده كه به تداوم اين روند معيوب و نهايتاً به تشديد و گسترش منازعات ملي-منطقه‎‌اي منجر شده است.