عنوان مقاله :
نسبت انديشة هيدگر با Mystik (عرفان فلسفي)
پديد آورندگان :
پازوكي، بهمن موسسه پژوهشي حكمت و فلسفة ايرانف تهران، ايران
كليدواژه :
وارستگي , عرفان فلسفي , گذاشتن (lassen) , وجودگذاشتن (Seinlassen)
چكيده فارسي :
شايد هيچ فيلسوفي در قرن بيستم به اندازة هيدگر سعي نكرده است در انديشهاش وراي مفاهيم و تأملات فلسفي فرادادي برود. انديشة هيدگر از دورة مشهور به «گشت» به بعد وارد ساحتي از تجربة فكري و قلمرو مرزي شده است كه وراي تفكري صرفاً عقلاني ميرود و از قواعد آن پيروي نميكند. بسياري از مفسران اين نحوه انديشيدن را شبيه به نحوة انديشيدن Mystik تفسير و در قابليت آن در پاسخگويي به پرسشهاي فلسفي ترديد كردهاند. منظور ايشان از Mystik آنگونه تفكري است كه زير بار عقلانيت شانه خالي ميكند و عقل بدان راه ندارد. در اين نوشته اما منظور از Mystik كه ما آنرا به «عرفان فلسفي» ترجمه كردهايم، جرياني فكري در مسيحيت است كه با نام مايستر اكهارت گره خورده است و قلمروة وسيعي از موضوعات را دربر ميگيرد كه همة آنها لزوماً با فلسفه همسخني ندارند. در بررسي نسبت انديشة هيدگر با «عرفان فلسفي» نخست گزارشي از موضع خود او در قبال اين مفهوم داده ميشود. در قدم بعدي، براي اينكه معلوم شود كه انديشة هيدگر تا چه حد به «عرفان فلسفي» نزديك است در مقايسهاي وجوه افتراق و اشتراك معاني مفهوم «وارستگي» نزد اكهارت و هيدگر را نشان ميدهيم.
چكيده لاتين :
no abstract
عنوان نشريه :
پژوهشنامه اديان