عنوان مقاله :
تقابل فرد و جامعه: رد پاي ژان ژاك روسو در رمان بيگانه آلبر كامو
پديد آورندگان :
فرهادنژاد ، عباس دانشگاه تهران - گروه زبان و ادبيات فرانسه
كليدواژه :
كامو , روسو , آبسورد , محال , انسان طبيعي , جامعه , اخلاق
چكيده فارسي :
آلبر كامو، رمان بيگانه را در سال 1942 بهچاپ رسانيد. بيشتر منتقدان ادبي، اين رمان را نمايش ادبي فلسفه آبسورد ميدانند كه پيش از آن در رساله فلسفي اسطوره سيزيف عرضه شده بود، اما بعدها و براي چاپ ترجمه انگليسي اين رمان، نويسنده مقدمهاي نوشت و در آن بهپارهاي شبهات در باره شخصيت داستان پاسخ گفت. اهميت اين مقدمه در آن است كه در مييابيم كه هسته اصلي رمان را تقابل ميان فرد و اجتماع شكل ميدهد. اين موضوع در نوشتههاي متفكران پيش از كامو هم بهچشم ميخورد. شايد بارزترين و پر معناترين كوشش براي برجستهسازي اين واقعيت را در انديشه ژان ژاك روسو بيابيم كه انسان طبيعي را در تقابل با جامعه متمدن اخلاقي قرار ميدهد. مقاله حاضر بر آن است تا نشان دهد كه ميان انسان طبيعي روسو و شخصيت اصلي رمان بيگانه، شباهتهاي بسياري وجود دارد، هرچند كامو هرگز اشارهاي بهاين شباهتها و يا تاثيرات نكرده است، اما ميتوان در رمان او حضور فيلسوف سده 18 فرانسه را آشكارا دريافت.
عنوان نشريه :
پژوهش ادبيات معاصر جهان
عنوان نشريه :
پژوهش ادبيات معاصر جهان