عنوان مقاله :
صفت هاي مركب زبان فارسي از ديدگاه نظريۀ آميختگي مفهومي
پديد آورندگان :
پورشاهيان ، بهار دانشگاه جهرم - گروه زبانشناسي همگاني , نجفيان ، آرزو دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبانشناسي همگاني , روشن ، بلقيس دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبانشناسي همگاني , سبزواري ، مهدي دانشگاه پيام نور مركز تهران - گروه زبانشناسي همگاني
كليدواژه :
صفت هاي مركب زبان فارسي , آميختگي مفهومي , استعاره , مجاز , خلاقيت
چكيده فارسي :
پژوهشِ حاضر، به بررسي و مطالعۀ صفت هاي مركب زبان فارسي، از ديدگاه نظريۀ آميختگي مفهومي مي پردازد. روش پژوهش، توصيفيتحليلي بوده و شيوۀ گردآوري داده ها، پيكره بنياد است. داده هاي پژوهش، حاصلِ گردآوري صفت هاي مركب (400 صفت) از پايگاه دادگان زبان فارسي است. هدف پژوهش، تعيين فرايندهاي شناختي دخيل در شكل گيري صفت هاي مركب زبان فارسي (استعاره، مجاز و استعارهمجاز)؛ مشخص نمودن ميزان خلاقيت فرايند تركيب با توجه به دسته بندي بنسز (Benczes, 2006)؛ و تعامل ميان درون مركز و برون مركز بودن، همسو با يافتههاي بنسز (Benczes, 2006) است. نتايج پژوهش نشان مي دهد كه در ساخت صفت هاي مركب زبان فارسي، استعاره از بيشترين ميزان فراواني برخوردار بوده و پس از آن استعارهمجاز و در جايگاه سوّم مجاز قرار دارد. به باور بنسز (همان) هرچه در تركيب ها ارتباط استعاري قوي تر باشد، ميزان خلاقيت بهكاررفته، بيشتر خواهد بود و به سطح انتزاعي معنا افزوده مي شود. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه گويشوران زبان فارسي تمايل بيشتري به كاربرد معاني استعاري براي توليد و درك صفت هاي مركب دارند. افزون بر اين، از نظر ميزان خلاقيت نيز فرايند آميختگي استعارهمجاز از بالاترين فراواني برخوردار بود. با توجه به اينكه بالاترين ميزان فراواني در كاربرد فرايندهاي آميختگي مفهومي، به استعاره تعلق دارد، نتيجه مي گيريم كه گويشوران زبان فارسي در درك معناي استعاري واژه ها هيچ مشكلي ندارند و تمايل بيشتري به استفاده از معاني استعاري براي فهم و درك مفاهيم دارند. خلق معنا از طريق تركيب هاي استعاري، درك مفاهيم انتزاعي را آسان تر مي كند. اين بهرهگيري گسترده از استعاره و مجاز، نمايانگر خلاقيت و پويايي زبان است. ميزان خلاقيت فرايند آميختگي استعارهمجاز نيز بيش از ديگر موارد بود.