بررسي دلايل مشروعيت بيعت داعش بر اساس مباني فكري اهل‌سنت

با اعلان خلافت ابوبكر بغدادي از سوي داعش در مناطقي از عراق و سوريه، آثاري در حمايت از بيعت با او نوشته شد كه با استدلال‌هايي بغدادي را داراي شرايط خليفه دانسته و به بيعت با داعش مشروعيت بخشيدند، اما اين بيعت از سوي جريان‌هاي مختلفي در جهان اسلام، به ويژه رهبران سلفي، وهابي و سلفيان جهادي نامشروع خوانده شد. نوشتار پيش‌رو مي‌كوشد تا در كوششي توصيفي، تحليلي ابتدا به بيان دلايل مشروعيت بيعت داعش پرداخته و سپس با عنايت به مباني سياسي خلافت در متون معتبر اهل‌سنت، به نقد و بررسي شرايط اركان بيعت، شخص بغدادي به عنوان خليفه نخست و گروه داعش به مثابه سازمان خلافت بپردازد. تطبيق اين مباني بر بيعت داعش نشان مي‌دهد كه اين بيعت نه تنها داراي همه شرايط ولايت عظمي يعني خلافت اسلامي در نگاه اهل‌سنت و حتي سلفيان جهادي نيست و به آرمان‌هاي خلافت پايبند نبوده، بلكه در موارد متعددي خلاف آن عمل كرده است. نبود شرايط لازم براي خليفه در شخص بغدادي، اجرايي‌نشدن مقاصد خلافت مانند عدالت و برطرف نمودن ظلم از مظلومان و برقراري وحدت ميان مسلمانان و پرهيز از تفرقه، نارضايتي بيشتر امت اسلامي از بيعت داعش، ناسازگاري اين بيعت با قاعده عدم تسلط كافران بر مسلمانان و همچنين مخالفت بزرگان سلفي به ويژه در شاخه جهادي آن موجب شده است تا بيعت يادشده با توجه به مباني اهل‌سنت و ديگر سلفيان جهادي در امر خلافت، مشروعيتي نداشته باشد.