عنوان مقاله :
سنجش نقش سرمايه اجتماعي در فرآيند بازآفريني مشاركتي (مورد مطالعاتي: بررسي تطبيقي محلات مهديالقدم و هفتآسياب شهر اروميه)
عنوان به زبان ديگر :
Assessing the Role of Social Capital in the Participatory Regeneration Process (Case Study: A Comparative Study of Mahdi Al-Qadam and Haftasyab Neighborhoods of Urmia City)
پديد آورندگان :
صمدي، علي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - دانشكده هنر، معماري و شهرسازي - گروه شهرسازي، تهران، ايران , جهانگيرزاده، جواد دانشگاه اروميه - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه جامعهشناسي، اروميه، ايران
كليدواژه :
بازآفريني شهري , مشاركت , سرمايه اجتماعي , هفتآسياب و مهديالقدم , اروميه
چكيده فارسي :
امروزه رويكرد سرمايه اجتماعي به يكي از عوامل موثر در توسعه بهرهوري پايدار شهري تبديل گرديده است. اهميت اين رويكرد در اقدام بازآفريني شهري به عنوان پتانسيل مهم و يك اقدام غيرمتمركز است كه با ورود مشاركت شهروندان زمينههاي اثرپذيري طرح فراهم ميگردد. در اين راستا تحقيق حاضر با هدفي كاربردي و ماهيتي توصيفي-تحليلي در تلاش است تا با استفاده از اسناد كتابخانهاي و روشهاي پيمايشي به ارزيابي تطبيقي وضعيت مولفههاي سرمايه اجتماعي در حوزه بازآفريني مشاركتي در محلات مهديالقدم و هفتآسياب شهر اروميه بپردازد. جامعه آماري تحقيق شامل دو گروه متخصصين شهري و شهروندان ميباشد. روشهاي تجزيه و تحليل نيز مبتني بر دو روش سوارا و ماباك ميباشد كه به ترتيب در وزندهي مولفههاي پيشنهادي تحقيق و رتبهبندي گزينههاي تحقيق مورد استفاده قرار گرفته است. يافتههاي تحقيق حاكي از آن است كه به ترتيب شاخصهاي امنيت عمومي و حضور در اجتماعات محلي بيشترين، و التزام و تقيد به تعاليم ديني و مصلحت عمومي كمترين سطح اهميت و ارزش را داشته است. همچنين طبق نتايج نهايي، محله مهديالقدم شهر اروميه وضعيت مطلوبتري را نسبت به محله هفتآسياب در امر وضعيت مولفههاي سرمايه اجتماعي به خود اختصاص داده است. در نهايت جهت بهبود وضع موجود و نيل به شرايطي بهتر به ارائه برخي پيشنهادات پرداخته شده است.
چكيده لاتين :
Nowadays, the approach of social capital has become one of the effective factors in the development of sustainable urban productivity. Components of social capital in the field of participatory regeneration in the neighborhoods of Mahdi al-Qadam and Haftasyab in Urmia. The statistical population of the study includes two groups of urban experts and citizens. The methods of analysis are also based on the two methods of Swara and Mabac, which have been used in weighting the proposed components of the research and ranking the research options, respectively. The research findings indicate that the indicators of public safety and presence in local communities were the highest, respectively, and commitment to religious teachings and public interest had the lowest level of importance and value. Also, according to the final results, Mahdi Al-Qadam neighborhood of Urmia has a better situation than Haft Asyab neighborhood in terms of social capital components. Finally, some suggestions have been made to improve the current situation.
عنوان نشريه :
جغرافيا و مطالعات محيطي