عنوان مقاله :
بررسي تواناييفضايي دانشآموزان دختر و پسر در پايههاي دهم و يازدهم با توجه به عاملهاي تجسم فضايي، دورانذهني و جهتيابي فضايي
پديد آورندگان :
ريحاني ، ابراهيم دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي - دانشكده علوم - گروه رياضي , قاسمي ، فرج اله دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي - دانشكده علوم - گروه رياضي , رحيمي ، زهرا دانشگاه علامه طباطبائي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه آموزش و پرورش
كليدواژه :
توانايي فضايي , تجسم فضايي , دانشآموزان پايهي دهم و يازدهم , جنسيت , تجربي و رياضي
چكيده فارسي :
پيشينه و اهداف:از آغاز قرن حاضر تغييرات شگرفي در آموزش و پرورش و جامعه صورت گرفته است. از اين تغييرات ميتوان به تغيير جامعه صنعتي به جامعه دانش بنيان، تغيير در فناوري اطلاعات و اطلاعات جديد در حوزههاي مختلف علمي و تغيير در مشاغل اشاره كرد. در نتيجه آموزش و پرورش با توجه به سطح انتظارات جامعه و بروندادهاي آن با كاستيهاي زيادي مواجه شده است. با توجه به تغيير اهداف نظامهاي آموزشي و تغييرات در ابعاد زندگي مردم، راهبرد معلم پژوهنده در سالهاي اخير مورد توجه اغلب نظامهاي تربيت معلم قرار گرفته است و به همين دليل موجب اصلاحاتي در برنامههاي تربيت معلم شده است. برنامه درسي تربيت معلم متشكل از مؤلفههاي اهداف، محتوا، روش تدريس و ارزشيابي ميباشد كه يكي از مؤلفههاي اصلي و مهم، اهداف برنامه درسي است. پژوهش حاضر به تبيين اهداف برنامه درسي مبتني بر تربيت معلم پژوهنده در دانشگاه فرهنگيان پرداخته است. اهداف در سه حيطه دانش، توانش و نگرش مورد تبيين قرار گرفته است. با توجه به اهداف پژوهش، از روش پژوهش تركيبي از نوع اكتشافي استفاده شده است، كه از دو مرحله كيفي و كمّي تشكيل شده است. در مرحله كيفي از روش پديدارشناسي تفسيري تدوين ابزار جمع آوري اطلاعات بهره گرفته شده و در مرحله كمّي روش توصيفي پيمايشي بهكار رفته است.روشها: در بخش كيفي پژوهش، جامعه پژوهش متخصصان حوزه تربيت معلم ميباشند، كه از طريق نمونهگيري هدفمند موارد مطلوب نمونه انتخاب گرديد و از طريق مصاحبه نيمه ساختار يافته، اطلاعات مورد نياز جمع آوري شد. اشباع نظري از مصاحبه با 15 نفر از صاحبنظران حاصل گرديد. در تحليل متن مصاحبهها از روش تحليل محتواي تفسيري استفاده شد. براي اعتباربخشي به دادهها از قابليت اعتبار، انتقال پذيري، اعتماد و تأييد بهره گرفته شد. در مرحله كمّي، جامعه پژوهش اعضاي هيأت علمي واحدهاي دانشگاه فرهنگيان ميباشند كه چهار استان به عنوان نمونه انتخاب گرديد. روش نمونهگيري خوشهاي چند مرحلهاي براي انتخاب نمونه بهكار رفته و از بين اعضاي هيأت علمي پرديسها و مراكز استانها با استفاده از فرمول كوكران 274 نفر انتخاب شدند. جمعآوري اطلاعات از طريق پرسشنامه محقق ساخته استخراج شده از بخش كيفي پژوهش انجام گرديد. دادهها از طريق آزمون Tتك نمونه و فريدمن تحليل شد.يافتهها: در اين پژوهش اهداف برنامه درسي در ابعاد دانش، توانش و نگرش مورد تبيين قرار گرفت. نتايج نشان داد كه حيطه دانش شامل بازتابي بودن، تفكر نقادانه، تخصص علمي و دانش پژوهش است. حيطه توانش دربرگيرنده توانايي پژوهشگري، نوشتن، خلاقيت، سيستمي عمل كردن و استقلال و خودكارآمدي؛ و حيطه نگرش مشتمل بر علاقهمندي به پژوهش و عدم تعصب و كليشهاي عمل نكردن است. نتايج كمّي تحقيق نيز نشان داد كه مؤلفه هاي توجه و دقت نسبت به مسائل تعليم و تربيت در حيطه دانش؛ توانايي خودارزيابي دانشجويان در حيطه توانش؛ و دوري از تعصب و تفكر سياه و سفيد در حيطه نگرش از بيشترين توجه در نزد اعضاي هيأت علمي برخوردارند. شواهد حاكي از فاصله اهداف دانشگاه فرهنگيان در سطح اجرايي در ابعاد دانش، توانش و نگرش ميباشد.نتيجهگيري: اين تحقيق نشان داد اهداف برنامه درسي تربيت معلم در سطح اجرا نيازمند يك اصلاح كلي ميباشد و توجه به همه حيطههاي اهداف شامل دانش، توانش و نگرش از اهميت بالايي برخوردار است و نياز است بهطور برابر به همه حيطهها
عنوان نشريه :
فناوري آموزش
عنوان نشريه :
فناوري آموزش