عنوان مقاله :
تأمّلي در ترويج علم در حيطة عمومي: نقد و بررسي كتاب علم، جامعه، توسعه: مقالاتي در باب ترويج علم در حيطة عمومي
عنوان به زبان ديگر :
A Critique on the Book “Science, Society, Development: Papers on Public Understanding from both Historical and Philosophical Perspectives”
پديد آورندگان :
سميعي، محمد دانشگاه تهران - دانشكدۀ مطالعات جهان - مطالعات ايران، تهران، ايران
كليدواژه :
ترويج علم , علم ابطال , حيطه عمومي , عقلانيت نقاد , عموميشدن علم , ابطال موجهسازي
چكيده فارسي :
ترويج علم در حيطة عمومي موضوع مهمي است كه كمتر به آن توجه ميشود و كتاب علم، جامعه، توسعه: مقالاتي در باب ترويج علم در حيطة عمومي، نوشتة علي پايا از دو منظر تاريخي و فلسفي به آن ميپردازد. اين مقاله با هدف معرفي اجمالي و ارزيابي كتاب مزبور نوشته شده است. كتاب با استفاده از رويكرد عقلانيّت نقّاد، تلاش دارد نگاه عمومي به علم را تصحيح كند و همچنين در چيستي و ضرورت ترويج علم كاوش نمايد. بهرغم كارآيي عقلانيت نقّاد در جهت تنوير افكار عمومي نسبت به ابطالپذيري گزارههاي علمي، اما اتّخاذ اين رويكرد به تنهايي، كتاب را از توجّه به عوامل اجتماعي و اقتصادي كه ممكن است در پس ترويج علم وجود داشته باشد و باعث شود نگاه به ترويج علم، نگاه ابزاري باشد، باز داشته است. ضميمه شدن رويكردهايي كه توجّه به زمينههايي كه علم در آن توليد و ترويج ميشود، ميتوانست جلو اين كاستي را بگيرد. در مقاله همچنين چند نكته دربارة مسائل شكلي كتاب ارائه شده و سپس چند پيشنهاد جهت ارتقاي محتواي كتاب نيز مطرح شده است كه عبارتاند از درنظرگرفتن نقش عامل جنگ در ترويج علم، توجه به نقش تاريخي بازرگانان ايراني و بيگانگاني كه به ايران تردّد داشتند، شرح و بسط بيشتر فرصتها و چالشهاي شبكههاي اجتماعي در ترويج علم و بالاخره توجه به نخستين بانوي ايراني كه مؤلف يك كتاب درسي در ايران بود. جمعبندي مقاله اينست كه كتاب مورد نقد، اثر فاخر و ارزشمندي است، ولي توجه به نكات ذكر شده ميتواند باعث ارتقاي آن باشد.
چكيده لاتين :
Public understanding, an important subject that is less discussed in the available literature, is under scrutiny by the book entitled Science, Society, Development: Papers on Public Understanding from both Historical and Philosophical Perspectives. Using critical rationalism as its main analytical approach, the book attempts to make a correction on the notion of science in the public perspective and also about the definition and necessity of public understanding. Despite the success of critical rationalism in enlightening the public about science, this approach alone is unable in clarifying non-scientific motivations such as political and economic interests behind propagating science. To prevent this shortcoming, we could consider besides critical rationalism some other approaches which help us and the public detect non-scientific motivations and to distinguish between genuine attempts and those who look at science as a means. This paper also discusses some formative points and suggests four complementary additions to the book. Overall, the book is an in-depth and valuable attempt on this subject.
عنوان نشريه :
پژوهشنامه انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني