عنوان مقاله :
عينيت و خارجيت حركت در فلسفه ابنسينا
پديد آورندگان :
جامه بزرگي ، محمدجعفر موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران
كليدواژه :
ابنسينا , حدوث , حركت , زمان , فيض , مراتب وجود
چكيده فارسي :
استدلال پارمنيدس و زنون در انكار وجود حركت اولين بار اين مسئله را از شكل ظاهراً بديهي خود بهصورتِ مسئلهاي نظري درآورد. ارسطو، با طرح نظريۀ قوه، امكان وجود حركت را نشان داد ولي استدلالي بر اثبات وجود حركت بهعنوانِ امري متصل و تدريجي ارائه نداد، زيرا براي او وجود طبيعت و، بهدنبالِ آن، وجود حركت امري بديهي محسوب ميشد. بسياري از فيلسوفانِ پس از او نيز وجود حركت را بديهي انگاشتهاند. ابنسينا نهتنها وجود طبيعت، بلكه وجود حركت را نيازمند استدلال دانسته است. او استدلال بر عينيت خارجي حركت را مانند وجود طبيعت به مابعدالطبيعه مربوط دانسته است. البته گويا ابنسينا تلاشي براي اثبات وجود خارجي حركت نكرده است. بااينحال، ميتوانيم از مجموع آثار و نظرات او استدلالهايي را براي اثبات عينيت حركت به دست آوريم. در اين مقاله ابتدا مسئلۀ اثبات وجود حركت بررسي شده و سپس از نظريۀ فيض براي استدلال بر عينيت حركت استفاده شده است. از نظر ابنسينا، ازآنجاكه فيض دوام فعل الهي است و طفره در سلسلۀ علل محال است، حدوث تدريجي در سلسلۀ پيوستۀ عللِ مُعده براي حدوث اشيا همان حركت است. بهعبارتِديگر، استمرار و دوام فيض الهي چيزي جز حركت نيست. اين حركت خود را در تكامل اشياي مادي به ظهور رسانده است. همچنين ديدگاه او دربارۀ غايت طبيعت بهمثابۀ استدلال ديگري براي اثبات خارجيت حركت ارائه شده است. اتصال و تدريجي بودن طبيعت نيز با انطباق بر وجود زمان تأمين ميشود.