عنوان مقاله :
مفهوم «آژانسمان» در فلسفه ژيل دلوز و كاربرد آن در جغرافيا
پديد آورندگان :
شورچه، محمود فاقد وابستگي سازماني
كليدواژه :
آژانسمان , فلسفه ژيل دلوز , جغرافياي پساانسانگرا
چكيده فارسي :
در طي چند دهه گذشته مفاهيم نوين بسياري وارد ادبيات جغرافيايي شده كه نيازمند فهم، روشنگري، ارزيابي و نقد هستند. از جمله اين مفاهيم، «آژانسمان» است كه منطق عمومي فلسفه ژيل دلوز را شكل ميدهد. مفهوم «آژانسمان» در فلسفه دلوز بيانگر نوعي تلاش براي فراتر رفتن از انگارهها و مفاهيم مدرنيستي به جهان، طبيعت، جامعه، شهر و انسان است كه نقش بسياري در گشايش افقهاي فكري در جغرافياي پساساختارگرا، جغرافياي عاملـ شبكه و جغرافياي غيرـ بازنمايي داشته است. استفاده از اين مفهوم و كاربرد آن در جغرافيا (بهويژه در شاخههاي جغرافياي فرهنگي نو و جغرافياي شهري) فرصتي براي فراتر رفتن از نگاههاي مبتني بر پيشانگارههاي مدرنيستي به جنبههاي فضايي زيستن انسان روي زمين بهشمار ميآيد از اين طريق امكانهاي قابلتوجهي در اختيار جغرافيدانان «پستگرا» و تحول در نظرگاه و فهم آنها از پديدههايي گذاشته است كه با آنها سروكار دارند. اين نوشتار، گذري كوتاه بر برخي از ابعاد فلسفه ژيل دلوز و كاربرد آن در جغرافيا بر محور مفهوم «آژانسمان» است.
عنوان نشريه :
رشد آموزش جغرافيا