منطق گفتمان عقلايي در ساحت متون: دلالت لفظي؛ طبقه‌بندي، معضلات و پيامد

دلالت لفظي تقسيمات گوناگوني دارد. براساس ديدگاه برگزيده، اين دسته‌بندي‌ها را مي‌توان در نظامي جامع گنجاند يا به تقسيمي جامع برگرداند. اكنون اين پرسش دشوار دربرابر ماست: رابطه لوازم با دلالت چيست؟ اصولاً آيا رابطه‌اي ميان آن‌ها تحقق دارد؟ اگر پاسخ مثبت است، اين رابطه يا پيوند چگونه ظهور مي‌يابد؟ آيا مي‌توان دلالت التزامي را به لزوم در اصطلاح لوازم تفسير كرد؟ براي دستيابي به پاسخي درخور، بايد نگاهي به چيستي لوازم و گونه‌هاي آن بيفكنيم و اين مسئله را در دانش اصول و منطق بكاويم. در اين پژوهش، افزون بر دستيابي به مهم‌ترين قواعد عقلايي ويژه‌اي كه بر ساحت دلالت حكم‌فرمايند، دو دستاورد علمي ديگر نيز داشت: نخست آنكه، بايد در ساحت دلالت، ميان مفردات و جملات فرق گذاشت و از تسري دادن حكم تقسيمي به تقسيم ديگر پرهيز كرد؛ دوم آنكه، نبايد لزوم را به لزوم بيّن كه در مبحث لوازم مطرح است، تفسير كرد.