كليدواژه :
ايمان , كفر , منزله بين المنزلتين , رويكرد فضيلتگرايانه به ايمان , رويكرد ارجاء به ايمان , تجزيهپذيري , ناپذيري ايمان
چكيده فارسي :
اگرچه در روايتي از پيامبر اسلام(صلّي الله)، ايمان «اقرار باللسان، معرفه بالقلب و عمل بالأركان» شناخته شده، شرايط سياسي-اجتماعي جامعۀ نوپاي اسلامي بهگونهاي رقم خورد كه مؤلفۀ عمل اهميت بسيار يافت و ديدگاهي ظهور كرد كه ميتوانيم آن را وظيفهگرايي بناميم. اين ديدگاه از دو جهت اهميت دارد: اولاً يكي از نظريههاي پرنفوذ ايمان در تاريخ كلام اسلامي است؛ ثانياً مستقيم يا غيرمستقيم ديگر نظريههاي ايمان را تحتالشعاع قرار داد. در اين مقاله به دنبال بررسي اين رويكرد و شناخت ويژگيهاي آن با استفاده از روش تحليليـتطبيقي هستيم؛ اما هدف اصلي ما بررسي واكنشهاي متكلمان اماميه در پنج قرن نخست به آن است. اين تحقيق نشان ميدهد كه رويكرد وظيفهگرايانه به ايمان، در عمل با وعيدگرايي و احباطباوري پيوند خورد و متكلمان اماميه سه نوع مواجهه با آن داشتند: شيخ صدوق آن را تأييد كرد؛ شيخ مفيد رويكرد فضيلتگرايانه در پيش گرفت و به اصلاح آن دست زد. به اين صورت كه از مؤلفههاي ايمان بر معرفت تأكيد نمود و عمل را جزء جداييپذير ايمان بهشمار آورد؛ و نوبختيان و سيد مرتضي آن را رد كردند و ايمان را از مقوله اقرار يا تصديق دانستند، هرچند در مورد احباط با هم اختلافنظر داشتند