ارائه چارچوب مديريت دانش در شركت‌ها متناسب با نوآوري باز با روش فراتركيب

امروزه با پيشرفت فناوري و توسعه‌ نسل چهارم صنعت از يك‌سو و حركت بنگاه‌ها به سمت كسب درآمد از اقتصاد دانش‌بنيان از سوي ديگر، بنگاه‌ها مجبورند به سمت نوآوري باز حركت كنند. براين‌اساس ساختار مديريت دانش شركت نيز مي‌بايست متناسب با نوآوري باز طراحي ‌شود. هدف اصلي پژوهش حاضر، دستيابي به چارچوبي براي تعيين ويژگي‌هاي ساختاري مديريت دانش متناسب با نوآوري باز در سطح بنگاه است. دراين‌راستا ابتدا پيشينه موجود در 50 سال اخير در پايگاه وب‌آف‌ساينس بررسي شد و در ادامه از 256 مقاله يافت‌‌شده، 34 مقاله با غربالگري براي مطالعه ‌با روش فراتركيب انتخاب شدند. با تحليل محتواي مقالات منتخب 55 كد، 16 مضمون و 4 مقوله استخراج شد. براين‌اساس مقوله‌هاي مستخرج شامل 1) ايجاد زيرساخت‌هاي فناورانه و مديريت دانش، 2) كشف پايه ‌دانشي مشترك و بهره‌برداري از نظام دوسوتواني يادگيرنده، 3) حمايت از مالكيت فكري و حراست از دانش مشترك و 4) بهبود مستمر عملكرد سازماني مديريت دانش مي‌باشند كه سه مقوله اول پيش‌نياز ايجاد مقوله چهارم هستند. از اين الگو مي‌توان به‌منظور بهبود و متناسب‌سازي نظام ‌مديريت دانش در بنگاه‌هاي متمركز بر نوآوري‌ باز استفاده ‌كرد. همچنين چارچوب ارائه‌شده مي‌تواند در طراحي مشوق‌هاي دولتي نوآوري باز به‌عنوان ملاك ارزيابي نظام مديريت دانش براي تشخيص بنگاه‌هاي شايسته حمايت مورداستفاده قرار گيرد.