تأثير جريان مجتمع نظامي ـ صنعتي بر سياست خارجي ايالات متحده پس از يازده سپتامبر مطالعه موردي: انديشكده‌ها

پس از وقوع حادثه يازده سپتامبر در سال ۲۰۰۱، مبارزه با تروريسم جهاني به بهانه‌اي جهت اتخاذ سياست‌هاي تهاجمي ايالات ‌متحده در بسياري از مناطق جهان تبديل گرديد. دستاويز مقابله با گروه‌هاي تروريستي كه موجب لشكركشي به غرب آسيا شد و در سال‌هاي پس از آن با اتخاذ استراتژي جنگ نيابتي، آتش نزاع و درگيري را در اين منطقه روشن نگاه داشت؛ سياستي كه ديگر مناطق ازجمله شرق آسيا را هم به يك منطقه همواره ملتهب تبديل كرد. مسئله‌اي كه به‌واسطه نفوذ جرياني تحت‌عنوان مجتمع نظامي ـ صنعتي و اضلاع متنفذ آن در ساختار قدرت آمريكا صورت پذيرفته و نقش انديشكده‌ها به‌عنوان يكي از اركان اين جريان در آن بسيار پررنگ است. به همين جهت در پژوهش پيش ‌رو، با طرح اين سؤال كه جريان مجتمع نظامي صنعتي چه تأثيري بر سياست خارجي ايالات متحده پس از يازده سپتامبر داشته است، اين فرضيه را به آزمون مي‌گذاريم كه جريان مجتمع نظامي ـ صنعتي آمريكا پس از يازده سپتامبر، با استفاده از بازوان تأثيرگذار خود به‌ويژه انديشكده‌ها، باعث اتخاذ سياست‌هاي جنگ‌طلبانه و در پي آن، ايجاد بحران در بسياري از مناطق جهان گرديده كه نتيجه آن، انعقاد قراردادهاي تسليحاتي با صنايع نظامي و فروش جنگ‌افزار به بسياري از كشورهاي درگير است. درواقع اين پژوهش با روش تركيبي، استفاده از منابع كتابخانه‌اي و بهره‌برداري از منابع اينترنتي، به تبيين تأثير مجتمع نظامي ـ صنعتي و به‌طور ويژه ركن مؤثر آن يعني انديشكده‌ها در سياست خارجي جنگ‌طلبانه ايالات متحده مي‌پردازد.