عنوان مقاله :
اثر زمان بر مؤلفه هاي شدت جريان فرسايش بادي در جنوب شرقي حوضه درياچه اروميه
پديد آورندگان :
خوشمرام ، شيما دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز - گروه علوم و مهندسي خاك , دلاليان ، محمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد تبريز - گروه علوم و مهندسي خاك
كليدواژه :
تله رسوب گير , شدت جريان ذرات , فرسايش بادي , نمونه گير BSNE
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: عامل اصلي هدررفت خاك در مناطق خشك و نيمه خشك فرسايش بادي ميباشد. در حدود 40 درصد از اراضي سطح زمين مستعد فرسايش بادي است. در سالهاي اخير در ايران، بعلت خشك شدن پهنه وسيعي از درياچه اروميه و پيدايش شورهزارها و دشتهاي نمكي فراوان، آن را به يكي از مشكلات اساسي منطقه تبديل نموده است. اين درياچه، ميتواند به يكي از منابع اصلي گرد و غبار در شمالغرب كشور تبديل شود. تعيين شدت جريان فرسايش بادي و بررسي عوامل موثر بر آن، در نوع روش مقابله با اين مشكل موثر است. اندازهگيري صحرايي قابل اطمينان ميزان هدررفت خاك، در صورت نبود تجهيزات رضايت بخش، امكان پذير نخواهد بود. نمونه گيرهاي متعددي تاكنون توسعه يافته است، قابل توصيهترين آنها، نمونهگيرBSNE (Big Spring Number Eight) ميباشد كه اولين بار توسط دونالد فرير براي جمع آوري ذرات معلق، ساخته شد و مورد بهره برداري قرار گرفت. مواد و روشها: به منظور به دام انداختن ذرات معلق و جهشي حاصل از فرسايش بادي، تعداد 14 ديرك كه روي هر كدام چهار نمونه گيرBSNE در ارتفاعهاي 0/15- 0/5- 1 و 2 متري از سطح خاك نصب گرديده بود در يك الگوي دايرهاي شكل به شعاع 100 متر در زميني به مساحت 3/14 هكتار نصب گرديد. همچنين جهت به دام انداختن ذرات خزشي، تعداد 14 عدد تله رسوبگير كه دهانه آن هم تراز با سطح زمين بود، به فاصله شعاعي 20 سانتيمتر از هر ديرك نصب گرديد و به مدت 6 ماه (اسفند 1395 تا مرداد 1396) ذرات فرسايش يافته، جمع آوزي و توزين گرديد. سپس شدت جريان ذرات معلق، جهشي و خزشي محاسبه گرديد. اطلاعات هواشناسي در طول مدت اجراي تحقيق از اداره هواشناسي خسروشهر كه در نزديكترين فاصله ممكن از منطقه مورد مطالعه قرار داشت، اخذ گرديد. به منظور بررسي تاثير زمان نمونهبرداري بر روي شدت جريان معلق، جهشي و خزشي، آزمايشي به صورت طرح كاملا تصادفي در سه تكرار طراحي شد. براي مقايسه ميانگينها از آزمون دانكن استفاده گرديد. تجزيهي آماري از طريق به كار گيري نرم افزار SPSS و رسم نمودارها با نرم افزار EXCEL صورت گرفت. جهت تعيين نيمرخ عمودي شدت جريان ذرات معلق از شدت جريان ذرات معلق جمع آوري شده از نمونهگيرهاي BSNE در چهار سطح ارتفاع مختلف استفاده شد. يافتهها: نتايج نشان داد كه اثر زمان نمونهبرداري بر شدت جريان خزشي، جهشي و معلق در سطح احتمال 1 درصد (P≤0.01) و بر روي شدت جريان كل در سطح احتمال 5 درصد (P≤0.05) معنيدار بود. نتايج مقايسه ميانگين بيانگر اين بود كه بيشترين ميانگين شدت جريان كل در ماههاي اسفند 95 و تير 96 (به ترتيب2/091 و 2/0153 تن بر هكتار در ماه به خاطر بالا بودن حداكثر سرعت باد (به ترتيب 16 و 18 متر بر ثاينه) و نبود پوشش گياهي در اسفند ماه و خشك بودن خاك در تير ماه (بارندگي صفر ميليمتر) اتفاق افتاد. كمترين ميانگين شدت جريان كل نيز در ماه فروردين (0/1007 تن بر هكتار در ماه) به خاطر بالا بودن بارندگي (78/3 ميلي متر) و رطوبت بالاي خاك ديده شد. در كل، ميزان فرسايش بادي در منطقه مورد مطالعه، 11/028 تن در هكتار در سال بدست آمد. شدت جريان ذرات معلق با افزايش ارتفاع از سطح خاك كاهش يافت و تابع تواني بهترين تابع براي تشريح اين تغييرات بود. نتيجه گيري: بين شدت جريان معلق، خزشي (بخش مربوط به فرسايش بادي) و كل با مجموع بارندگي ماهانه رابطه عكس و با سرعت باد رابطه مستقيم وجود داشت. ميانگين شدت جريان كل در اسفند و تير ماه بيشترين مقدار و فروردين ماه كمترين مقدار بود. نتايج حاكي از آن بود كه بخش بزرگي از ذرات، در ارتفاع زير 15 سانتيمتري از سطح خاك در حال حركت است.
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار
عنوان نشريه :
مديريت خاك و توليد پايدار