تحليل ساختاري رمان «حب بلا مقاومه» اثر ليلي عيتاوي بر اساس رمزگان هاي پنج گانه رولان بارت

نقد ساختارگرا يكي از شاخه هاي نقد متون ادبي به شمار مي رود كه در آن به كشف ساختارها و رابطه ميان اجزاء و قوانين پرداخته مي شود. يكي از پايه گذاران اين مكتب «رولان بارت» (Roland Barthes) (1915-1980) اهل فرانسه است. او مدلي را تحت عنوان «رمزگان پنج گانه» براي تحليل  ارائه داده كه به تشخيص و كشف لايه هاي كُنشي، معمايي، ضمني، فرهنگي و نمادين متن مي انجامد. با استفاده از اين رمزگان مي توان نشانه ها را به واحدهاي معنادار تبديل كرد و به درك ارتباط ميان دال و مدلول رسيد. اين مقاله بر آن است كه بر اساس روش توصيفي تحليلي رمزگان هاي پنج گانه در رمان «حب بلامقاومه» اثر«ليلي عيتاوي» نويسنده معاصر لبناني را استخراج و رمزگشايي كند و با بررسي آن ها به دال مركزي داستان دست يابد. اين رمان با استفاده از هر پنج رمزگان مفهوم مقاومت و عشق را به عنوان دال مركزي طرح كرده و قهرمانان اصلي داستان را  به عنوان نماد روحيه شهادت طلبي و مشتاق رسيدن به عشق حقيقي معرفي كرده است. همچنين داستان با هماهنگي در ساختار و محتوا، گاه به بيان ضمني ارزش ها و ايدئولوژي شخصيت هاي جهادگر، در قالب گفتگوها و يا توصيف هاي غيرمـستقيم پرداخته و در اين ميان، دو گانه حق و باطل را نيز از خلال وجوه خصـلت هاي متعارض ميان شخصيت هاي مثبت و منفي، رقم زده است. نگاه مطلق گراي نويسنده به شخصيت ها باعث ايجاد شخصيت هاي نمادين در داستان شده و طرح معماهاي كوچك و بزرگ و پاسخ دادن به آن ها در طول داستان نيز، به پيشبرد حوادث كمك كرده است.