عنوان مقاله :
مدليابي ساختاري پيشبيني خودمديريتي درد مزمن برحسب مهارتهاي ذهنآگاهي، باورهاي فراشناختي و راهبردهاي نظمجويي شناختي هيجان در افراد مبتلا به دردهاي مزمن اسكلتي - عضلاني
پديد آورندگان :
عباسي طهراني ، فاطمه دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , فراهاني ، محمدنقي دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي , شاهقليان قهفرخي ، مهناز دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه روانشناسي , ايزانلو ، بلال دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه برنامهريزي درسي
كليدواژه :
خودمديريتي درد مزمن , مهارتهاي ذهنآگاهي , باورهاي فراشناختي , راهبردهاي نظمجويي شناختي هيجان , مدلسازي معادلات ساختاري
چكيده فارسي :
زمينه: بررسي ادبيات پژوهشي نشان داد كه خودمديريتي درد مزمن، نقش مهمي در سلامتي و كاركرد بهينه افراد مبتلا دارد، اما پژوهشهاي اندكي به بررسي عوامل دخيل در آن در قالب يك مدل روانشناختي پرداختهاند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسي برازش مدل مفهومي خودمديريتي درد مزمن بر اساس مهارتهاي ذهنآگاهي، باورهاي فراشناختي و راهبردهاي نظمجويي شناختي هيجان با دادههاي تجربي حاصل از افراد مبتلا به دردهاي مزمن اسكلتي - عضلاني طرحريزي شد. روش: طرح اين پژوهش، توصيفي - همبستگي از نوع مدلسازي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش حاضر شامل كليه افراد مبتلا به دردهاي مزمن اسكلتي - عضلاني مراجعهكننده به بيمارستانهاي شهر تهران در حدفاصل تيرماه 1399 تا ديماه 1400 بود. از اين ميان تعداد 272 نفر از افراد واجد شرايط از دو بيمارستان امام حسين (ع) و بعثت تهران، به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامههاي خودمديريتي درد مزمن (نيكولاس و همكاران، 2012)، پنجوجهي ذهنآگاهي (بائر و همكاران، 2008)، باورهاي فراشناختي (ولز و كارترايت - هاتون، 2004)، نظمجويي شناختي هيجان (گارنفسكي و كرايج، 2006) و درجهبندي شدت درد مزمن (ون كورف و همكاران، 1992) به صورت پيمايش بر خط (اينترنتي) جمعآوري و سپس تجزيهوتحليل شدند. يافتهها: نتايج نشان داد كه مدل مفهومي خودمديريتي درد مزمن بر اساس دادههاي حاصله، برازش مناسب و معناداري داشت (GFI=0872, IFI=0/904, CFI=0/903, PNFI=0/077, RMSEA=0/068, CMIN/d=2/41). منطبق بر يافتهها، تمامي متغيرهاي پيشبين به شكل مستقيم قابليت تبيين خودمديريتي درد مزمن را داشتند (0/05 p). بعلاوه بيشتر مسيرهاي غيرمستقيم نيز تأثيرات معناداري بر خودمديريتي درد مزمن نشان دادند (0/05 p). نتيجهگيري: روابط ساختاري مهارتهاي ذهنآگاهي، باورهاي فراشناختي و راهبردهاي نظمجويي شناختي هيجان ميتوانند تبيين قابل توجهي از خودمديريتي درد مزمن در افراد مبتلا به دردهاي مزمن اسكلتي - عضلاني ارائه دهند. لذا طراحي مداخلات آموزشي بر مبناي روابط ساختاري مدل مذكور ميتواند به بهبود خودمديريتي درد مزمن در اين افراد بيانجامد.
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي
عنوان نشريه :
علوم روانشناختي