عوامل اقتصادي موثر بر جهت‌گيري سياست خارجي فنلاند در برابر فدراسيون روسيه

روسيه هم‌زمان تهديد و فرصتي مهم در سياست خارجي فنلاند محسوب مي‌شود. راهبرد سياست خارجي فنلاند در برابر روسيه بر دو ركن دفاعي (لزوم بازدارندگي نظامي) و اقتصادي (لزوم روابط گسترده) بنا شده است. تمركز اصلي در اين نوشتار بر ركن دوم است. تاريخ و جغرافيا، دو عامل مهمي هستند كه فنلاند و روسيه را به شريك‌هاي اقتصادي ذاتي تبديل كرده‌‌اند. در اينجا اين پرسش مطرح است كه عوامل اقتصادي چگونه بر جهت‌گيري سياست خارجي فنلاند در برابر روسيه تأثير گذاشته‌اند؟ بررسي نظم برامده از اين فرايند نيز اهميت دارد. در پاسخ، اين فرضيه مطرح مي‌شود كه انرژي در كنار تجارت كالا و خدمات مهم‎ترين عناصر اقتصادي هستند كه سبب پيگيري راهبردهاي مدارا و هنجاري و در نتيجه، ايجاد آسيب‌پذيري دوجانبه در روابط فنلاند و روسيه شده است. در اين نوشتار براي آزمون فرضيه از نظريۀ وابستگي متقابل نامتقارن مبتني بر آسيب‌پذيري كوهن و ناي بهره برده‌ايم. روش پژوهش نيز تركيب آمار توصيفي و مشاهدۀ ميداني است. دستاوردهاي پژوهش نشان مي‌دهد كه روسيه با رويكردي ژئواكونوميك از انرژي براي پيشبرد سياست‌هاي خود در برابر فنلاند استفاده مي‌كند. در حوزۀ تجارت كالا نيز فنلاند در وضعيتي آسيب‌پذير قرار گرفته است؛ در مقابل، در خدمات دست بالا را دارد. به‌ويژه به‌وسيلۀ مؤلفۀ ترانزيت كالا، روسيه را در وضعيت ضعف قرار داده است. مجموع اين دو ايستار، سبب شكل‌گيري وابستگي متقابل در روابط ميان دوطرف شده است.