عنوان مقاله :
پيامدهاي سياسي و اجتماعي ظهور اخباري گري در دوره صفويه
پديد آورندگان :
بوذري نژاد ، يحيي دانشگاه تهران - دانشكده علوم اجتماعي - گروه علوم اجتماعي اسلامي , ايرانپور ، حسين دانشگاه تهران
كليدواژه :
اخباري گري , مجتهدين , اصوليون , اخباري گري , حكومت صفويه , خرافات
چكيده فارسي :
در زمان صفويه، شاخهاي از عالمان از روش طبيعي اجتهاد در استنباط فقهي احكام خارج شدند و به اخباريگري روي آوردند. حكومت صفوي در جايگاه داعيهدار تشيع ـ سلباً يا ايجاباً ـ مورد اهتمام علماي شيعه بود؛ به همين سبب، بررسي حركتهاي علمي و اجتماعي در اين دوره مورد اهتمام است. بررسي نظرات مجتهدها و اخباريان ما را به اين مهم رهنمون ميسازد كه سرچشمه و منشأ سنخ تعاملات و كنشهاي هر كدام از فريقين در نوع نگاه آنان به شأن زعامت براي جامعه است كه اصوليها آن را متعلق به مجتهد جامعالشرايط ميانگارند و شاه را ملزم به گرفتن اذن از او ميدانند، ولي اخباريها اين شأن را عرفي ميانگارند و به عهدۀ مردم گذاشتهاند. تلقي اخباريها از زعامت جامعه، تبعاتي را در پي داشت. اين جريان به نوعي به ظاهرگرايي دامن زد و همين امر سير ترقي تمدن اسلامي را منحط ساخت و به خودكامگي پادشاهان صفوي دامن زد. از ديگر سو، اين جريان و وقوع آن در بستر زماني صفويه، سبب رواج يافتن خرافات و بدعتهايي در اعتقادات و اعمال مذهبي از جمله اختلافات مذهبي، حجيت يافتن رؤيا، بدعتگذاري در مناسبتهاي ديني، بهخصوص عزاداري، و نيز تصرف در اعتقادات منجيگراييِ شيعي شد. توجه به جايگاه علوم عقلي در دورۀ صفويه هم درخور توجه است كه با كنار نهادن آن، پيامدهاي اجتماعي اخباريگري دوچندان شد. اين نوشتار با در نظر داشتن روش تحليل اسنادي، در صدد بررسي منابع و اَسناد مختلف تاريخي است تا بتواند فهم خود را همافق آن عصر بسازد و جلوههاي جديدي از تأثيرات مثبت و منفي و در بعضي مواقع مخرب جريان اخباريگري بر سير تاريخ ايران اسلامي را كشف سازد و پيامدهاي اجتماعي و سياسي آن جريان در همان دوران را به تصوير بكشد و تفاوت آن با جريان اصولگرايي فقهي را نيز بيان كند.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي
عنوان نشريه :
پژوهشهاي ايرانشناسي