شماره ركورد :
1325596
عنوان مقاله :
شبيه‌سازي الگوي نورد‌هاوس (1975) در اقتصاد ايران: رويكرد كنترل بهينه
پديد آورندگان :
بلاغي اينالو ، ياسر دانشگاه شهيد باهنر كرمان - دانشكده‌ي مديريت و اقتصاد - گروه اقتصاد , جلايي اسفندآبادي ، عبدالمجيد دانشگاه شهيد باهنر كرمان - دانشكده‌ي مديريت و اقتصاد - گروه اقتصاد
از صفحه :
147
تا صفحه :
176
كليدواژه :
الگوي نورد هاوس , اقتصاد ايران , كنترل بهينه , تورم , بيكاري
چكيده فارسي :
تأثير اقتصاد بر سياست و تأثير سياست بر اقتصاد همواره مورد توجه اقتصاددانان و سياستمداران بوده است، سؤال مهمي كه ممكن است در اين حوزه مطرح شود اين است كه انتخابات چه اثراتي مي‌تواند بر اقتصاد داشته باشد و نيز شرايط فعلي اقتصاد چه تأثيري ممكن است بر انتخاب افراد داشته باشد؟ طبق الگوي نورد هاوس دولت‌ها مي‌توانند با سياستگذاري‌هاي اقتصادي روند تحولات سياسي به ويژه پيروزي مجدد در انتخابات را رقم زده كه به بي‌ثباتي اقتصادي منجر مي‌شود، حزبِ بر سرِ قدرت، سياست‌هاي اقتصادي را در طي دوره تصدي به گونه‌اي انتخاب مي‌كند تا محبوبيت خود را در آستانه انتخابات بعدي حداكثر نمايد، تأثير‌پذيري رأي‌دهندگان از عملكرد متغيرهاي كلان اقتصادي، سبب وسوسه مسئولان در دستكاري متغيرهاي اقتصادي مي‌شوند، به گونه‌اي كه بتوانند پيامدهاي مساعدي را در آستانه انتخابات به دست آورند. از مهم‌ترين متغيرهاي اقتصادي كه رأي دهندگان به آن توجه دارند و در تابع مطلوبيت آنها مشاهده مي‌شود، مي‌توان به متغيرهاي تورم و بيكاري اشاره نمود. بيكاري به عنوان يك پديده مخرب اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مطرح بوده و رفع آن همواره از دغدغه‌هاي اساسي برنامه‌ريزان بوده و پيامدهاي منفي و ناگواري را در زمينه‌هاي مختلف به دنبال دارد، بيكاري يك پديده اقتصادي بسيار مهم و حايز اهميت براي دولت‌ها به شمار مي‌رود كه دولت‌ها همواره در تلاش هستند معضل اقتصادي- اجتماعي بيكاري را حل نمايند. تورم نيز در سطح كلان اقتصادي به عنوان يكي از متغيرهاي اصلي، نقش قابل توجهي در عملكرد اقتصادي دارد. در مجموع بيكاري و تورم دو متغير هدف در سياست‌هاي اقتصادي بوده و در بسياري موارد سياستگذار ناچار است براي رسيدن به يكي، ديگري را قرباني كند. متغير تورم و بيكاري نزد نامزدهاي انتخاباتي و رأي دهندگان از حساسيت مضاعفي نسبت به ساير متغيرها برخوردار است.  متدولوژي: در اين پژوهش، مسير بهينه‌ي متغيرهاي تورم و بيكاري بر اساس الگوي نورد هاوس با بسته نرم‌افزاري GAMS براي دوره‌هاي مختلف 8 ساله، در طول سال‌هاي 1408-1360 شبيه سازي شده و با مقادير واقعي آنها (سال‌هاي 1398-1360)، مقايسه شده است.با مقايسه مقادير شبيه سازي شده و مقادير واقعي متغير تورم و بيكاري، نقاط ضعف و قوت دولت‌هاي مختلف و نيز ميزان فرصت طلبي آنها شناسايي مي‌شود و مي‌تواند به عنوان يك توصيه سياستي مورد استفاده قرار گيرد. يافته ها: نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد كه در اكثر دوره‌ها، دولت‌ها تلاش مي‌كنند تا با اتخاذ سياست‌هاي اقتصادي متفاوت، رضايت رأي دهندگان و احتمال انتخاب مجدد خود را افزايش دهند و شايان ذكر است كه در اكثر دوره‌هاي 8 ساله، ميانگين تورم در نيمه اول به مراتب پايين‌تر از نيمه دوم بوده است و مي‌تواند به نوعي به عنوان شواهدي دال بر الگوي نورد هاوس تلقي شود، هرچندكه اثبات ادعاي مطرح شده، نيازمند مطالعات بيشتري در سياست‌هاي اقتصادي دولت‌هاي مختلف است و در عين حال ممكن است عمدي در كار نباشد.  نتيجه: به منظور جدا شدن دولت‌ها از فرصت طلبي و دستيابي به يك تورم و بيكاري ايده‌آل و افزايش احتمال انتخاب مجدد آنها، لازم است پارامترهاي اثر‌گذار بر منحني فيليپس به طور دقيق شناسايي شوند و علاوه بر اين، در انتخاب نوع سياست، نحوه اجرا، اندازه سياست و نيز ميزان اثر گذاري سياست اطلاعات كافي داشته باشند. انتخاب نوع سياست فقط مي‌تواند شرط لازم باشد و نحوه اجرا، اندازه سياست و نيز ميزان اثر‌گذاري سياست شرط كافي قلمداد مي‌شوند.
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري
عنوان نشريه :
اقتصاد مقداري
لينک به اين مدرک :
بازگشت