تلاش راهبردي جمهوري اسلامي ايران براي حذف داعش از معادلات عراق و سوريه

تحولات سياسي كه از سال 2011 ميلادي در كشورهاي عربي به ‏وقوع پيوست نه ‏تنها به استقرار حكومت‏‏ هاي دموكراتيك در منطقه ختم نشد، بلكه به پيدايش و گسترش داعش منجر گرديد. اين گروه‏‏ تروريستي‏ از شمال افريقا تا غرب‏ آسيا در كشورهاي منطقه پديدار گشت و دست به اقدامات تروريستي زد. با توجه به اينكه سوريه و عراق در كانون اين بحران تروريستي قرار گرفتند، تهديد داعش بيش از پيش براي جمهوري اسلامي نمايان گشت. بنابراين، ايران با اتخاذ تدابير و خط ‏‏مشي‏‏ هاي سياسي و نظامي در تلاش براي دفع اين تهديدات برآمد تا از اين طريق از فروپاشي حلقه ‏هاي مقاومت در منطقه ممانعت به ‏عمل آورد. اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين سؤال است كه جمهوري اسلامي ايران براي حذف داعش از معادلات عراق و سوريه به چه اقداماتي دست زده است؟ فرضيه‌ قابل طرح اين است كه از آنجا كه حضور و قدرت‏ يابي داعش در عراق و سوريه تهديدي وجودي براي ژئوپليتيك تشيع و از طرفي محاصرۀ فيزيكي ايران قلمداد مي‏ شود، جمهوري اسلامي، به ‏عنوان بازيگر كليدي ‏محور مقاومت و با هدف جلوگيري از تضعيف و فروپاشي حلقه‏ هاي زنجيرۀ مقاومت در منطقه، در تلاش براي شكست و نابودي اين گروه تروريستي برآمد و از شكل‏گيري نظم و الگويِ منطقه‏اي در راستاي اهداف و منافع رقباي خود در غرب آسيا ممانعت ورزيد. يافته‏‏ هاي پژوهش نشان مي‏ دهد منافع ‏ملي، به‏ خصوص منافع ‏امنيتي ايران، اتخاذ سياست دفاعِ فعال اين كشور در قبال حضور و فعاليت داعش در عراق و سوريه را ايجاب مي ‏كند و در اين راستا به حفظ حاكميت و تماميت ارضي خود مبادرت مي ‏ورزد.