عنوان مقاله :
همگرايي فرهنگي و اجتماعي در اوراسياي مركزي
پديد آورندگان :
كولايي ، الهه دانشگاه تهران - گروه مطالعات منطقهاي , زنگنه ، سميه دانشگاه تهران
كليدواژه :
اوراسيا , فرهنگ , همگرايي , روسيه , قدرت نرم
چكيده فارسي :
يكي از مهمترين رخدادهاي قرن بيستم تجزيه اتحاد شوروي بود كه مرحله جديدي از تعاملهاي چندبعدي را هم براي كشورهاي جانشين و هم براي ديگر كشورهاي درگير در اين تكامل تاريخي گشود. كشورهاي پساشوروي با پيامدها و ميراث گذشته تاريخي خود روبهرو هستند كه تأثيرهاي عميقي در روند همگرايي كشورهاي منطقه دارد. روسيه و ديگر كشورهاي پساشوروي، نهادهاي دولتي، بينشهاي سياسي، اجتماعي و امنيتي، فرهنگ سياسي را از گذشته به ارث بردهاند. كشورهاي نو استقلال در تلاش بودند مشكلات داخلي خود را با پشتيباني قدرتهاي خارجي حل كنند، اما شوق اوليه براي همگرايي با كشورهاي غربي بهزودي فروكش كرد و مشكلات مشابه درون اين كشورها آشكار شد. عوامل فرهنگي، زباني، جغرافيايي و پيوندهاي شخصي و نهادي روسها با مناطق پيراموني در دوره پساشوروي از بين نرفته است. بنابراين، روسيه سعي دارد در حوزه همگراييهاي اوراسيايي ازجمله فرهنگي و اجتماعي دست برتر را داشته باشد. هدف نويسندگان، بررسي اين موضوع است كه روسيه در همگرايي اوراسيايي ميخواهد نقش رهبري داشته باشد و اين روند را از راه ابزارهاي قدرت نرمي كه در منطقه در اختيار دارد، مديريت ميكند. پرسش اصلي مقاله اين است كه در فرآيند همگرايي فرهنگي و اجتماعي اوراسياي مركزي در دوره پساشوروي، روسيه چگونه نقش داشته است؟ فرضيه نويسندگان اين است كه در فرايند همگرايي فرهنگي و اجتماعي اوراسياي مركزي، روسيه با تمركز بر ابزارهاي فرهنگي قدرت نرم خود، موقعيت خود را در اوراسياي مركزي با استفاده از زبان روسي، آموزش، مذهب و رسانه تقويت كرده است.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني
عنوان نشريه :
پژوهش هاي جغرافياي انساني