بررسي تأثير سبك‌هاي تفكر حسابرسان بر توانايي كشف سوءاستفاده از دارايي‌ها با تبيين نقش ميانجي ترديد حرفه‌اي

سوء استفاده از دارايي‌ها كه يكي از گونه‌هاي تقلب به شمار مي‌ رود، همواره يك نگراني بالقوه‌اي براي مديران، حسابرسان و ذينفعان شركت‌ها تلقي مي‌شود. عليرغم وجود قوانين سخت‌گيرانه، اين پديده همچنان در حال رشد است به‌طوري‌كه سوءاستفاده از دارايي‌ها بيشترين فراواني تقلب را در جوامع مختلف دارد. ولي در مطالعات انجام‌شده در حوزه حسابداري، كمتر به آن توجه شده‌ است. ازاين‌رو هدف مطالعه حاضر، بررسي تأثير سبك‌هاي تفكر كاركردي حسابرسان بر توانايي كشف سوء استفاده از دارايي‌ها با تأكيد بر نقش ميانجي‌گري ترديد‌ حرفه ‌اي حسابرسان است. اين تحقيق از نوع كاربردي و پيمايشي است. جامعه آماري پژوهش شامل حسابرسان شاغل عضو جامعه حسابداران رسمي ايران در سال1400 مي ‌باشد كه تعداد 384 نفر به ‌عنوان حجم نمونه انتخاب گرديد. داده‌هاي پژوهش از طريق پرسشنامه جمع‌آوري ‌شده و با استفاده از مدل‌ سازي معادلات ساختاري با رويكرد حداقل مربعات جزئي (PLS) مورد تحليل قرارگرفته است. يافته‌ها نشان مي‌دهد كه سبك‌هاي تفكر كاركردي (شامل سبك قانوني، قضاوتي و اجرايي)، به‌طور مستقيم بر توانايي كشف سوءاستفاده از دارايي تأثير مثبت دارد؛ ولي شدت تأثير سبك تفكر اجرايي(پردازش اطلاعات ساده) ضعيف ‌تر از دو سبك تفكر قضائي و قانوني (پردازش اطلاعات پيچيده) است. همچنين تأثير مثبت سبك هاي تفكر قضاوتي و اجرايي بر توانايي كشف سوء استفاده از دارايي‌ها با متغير ميانجي ترديد ‌حرفه‌اي معنا‌دار است؛ ولي تأثير مثبت سبك تفكر قانوني بر توانايي كشف سوء استفاده از دارايي‌ها با متغير ميانجي ترديد ‌حرفه ‌اي معنا‌دار نيست. مطالعه نشان مي‌ دهد كه ترديد‌‌حرفه ‌اي حسابرسان، توا‌نايي كشف را افزايش مي‌دهد. يافته ‌هاي حاصل از اين مطالعه مي‌تواند در امر آموزش بهتر حسابرسان در دانشگاه و تدوين استانداردهاي بهتر حسابرسي و اجراي بهتر كار حسابرسي و كشف تقلب به حسابرسان كمك كند.