عنوان مقاله :
بررسي تقابل غرايز دوگانه اروس و تاناتوس در آثار كن كوري
پديد آورندگان :
پاكزاد ، زهرا دانشگاه الزهرا - دانشكده هنر - گروه نقاشي , قادري جويباري ، ليلا دانشگاه الزهرا - دانشكدۀ هنر
كليدواژه :
كن كوري , زيگموند فرويد , انسان , غرايز , اروس , تاناتوس
چكيده فارسي :
مطابق با تعريف زيگموند فرويد از نحوه عملكرد غرايز انساني، تمامي جهتگيريهاي اعمال و رفتارهاي انسان از عملكرد متضاد دو غريزه اروس و تاناتوس سرچشمه ميگيرد؛ اروس، مظهر سازندگي است و زندگي ميبخشد و در تقابل با آن تاناتوس، مظهر مرگ و تخريب است. با توجه به اينكه او، جايگاه غرايز را بخش ناآگاه ذهن ميدانست ميتوان اين بخش را مانند عرصهاي براي نبرد دايمي اروس و تاناتوس به حساب آورد. در اين پژوهش، جلوههايي از تقابل و نبرد بين غرايز دوگانهِ فرويدي در آثار كن كوري، نقاش فيگوراتيو اسكاتلندي مطالعه ميگردد. مسالهپژوهش، سير تكامل ديدگاه هنرمند نسبت به انسان و همچنين، ارتباط او با جهان است؛ لذا برآنيم تا دريابيم جلوههايي از نبرد ميان غرايز چگونه در آثار اين هنرمند قابل تشريح است؟ هنرمند در آثارش به چه تعريفي از بُعد وجودي انسان دست مييابد؟ در اين پژوهش برآنيم با استناد بر نظريات زيگموند فرويد در ارتباط با عملكرد غرايز و تاثير تضاد و تنش آنها بر رابطه انسان و محيط پيرامونش، به نمودهايي از اين رابطه دوسويه در آثار كن كوري دست يابيم كه به شكل تقابل سازندگي- تخريب، تولد- مرگ، تمدن و بربريت نمايان ميگردد. به منظور دستيابي به پاسخ پرسشهاي مطرح شده، با بهرهگيري از فراروانشناسي زيگموند فرويد و نظرياتش در ارتباط با ساختار ذهن انسان، انرژي رواني و همچنين، ساز و كار غرايز به تشريح منتخبي از آثار كن كوري ميپردازيم. انسان در آثار كن كوري موجودي است كه مابين نبرد دايمي دو غريزه متضاد گرفتار آمده است؛ نبردي كه رنج ميآفريند، عامل اين رنج خواه دروني باشد و يا از محيط پيرامونش بر وي تحميل گردد، او را به چالش ميكشد؛ به همين جهت آثار اين هنرمند به عرصهاي براي بازنمايي نااميدي، بيهدفي و عدم اطمينان بدل ميگردد. در آثار او، انسان موجودي است مملو از ابهام، دوگانگي و ترديد كه ميتواند در قالب اثري انتقادي به سياستها و جنگافروزيهاي سردمداران قدرت و يا نابرابريهاي اجتماعي ناشي از آن نمود يابد كه احساسي از ناتواني را در جوامع نهادينه ميسازد؛ در مراحل ديگر، اين ناتواني مفهوم گسترده تري مييابد و ناتواني جسماني و رواني انسان را شامل ميگردد. با اين وجود، ذكر اين نكته ضروري است كه در اين آثار تعريف مرز مشخصي بين نابودگري و نابود شوندگي ممكن نيست، چرا كه وجود انسان در اين آثار عرصه اي براي نبرد غريزه مرگ و زندگي است كه در تعامل و تقابل با يكديگر معنا مييابند.